آرشیو دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۲، شماره ۲۸۱۲
صفحه آخر
۱۶

همه زشتی ها و تلخی ها در یک فیلم

بابک ریاحی پور

چند هفته پیش فیلم «گذشته» به کارگردانی اصغر فرهادی را در سینما تماشا کردم. مضمون این فیلم به شدت مایوس کننده و تلخ است، در واقع فرهادی در این فیلم با زیبایی شناسی رابطه خوبی ندارد و حتی می شود گفت مشکل هم دارد. من در لوکیشن های فیلم «گذشته» که در پاریس فیلمبرداری شده است هیچ زیبایی نمی بینم. به عقیده من در زندگی هم زیبایی وجود دارد و هم زشتی، اما متاسفانه فرهادی فقط به دنبال زشتی ها و تلخی ها می رود. پاریسی که ما در فیلم می بینیم بیش از آنکه شبیه یکی از شهرهای مهم و قدیمی اروپا باشد بیشتر شبیه دهه های محروم جهان است. نگاه این فیلمساز هم به شهر و هم به آدم ها منفی است حتی اگر بازیگر زیبا باشد فرهادی حتما باید آن را با گریم زشت نشان دهد. در مقابل همین چند روز پیش کتاب «الف» نوشته پائولوکوئیلو را به زبان انگلیسی خواندم که برخلاف فیلم اصغر فرهادی نگاه مثبت و سرشار از زندگی را به جهان دارد. این کتاب به ما نشان می دهد که چگونه می توان در جزییات زندگی روزمره زیبایی ها را دید و بهتر زیست حتی از این زیبایی زندگی روزمره، به نوعی از عرفان رسید که از گمگشتگی های جهان مادی امروز رها شد. شخصیت اصلی این رمان در سلوک عارفانه اش پی می برد که جهان ابعاد دیگری هم دارد که ما آن را نمی توانیم، ببینیم ولی اگر بخواهیم، می توانیم این غیرممکن را ممکن کنیم.

کتاب «الف» دیدگاهی جامع درباره زندگی فیزیکی و متافیزیکی انسان ها دارد و به ارتباط جهان فیزیکی و جهان متافیزیکی می پردازد، بی آنکه لحن نویسنده، لحنی خشک و نصیحت آمیز برای خواننده داشته باشد.