آرشیو شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، شماره ۱۸۸۷
صفحه آخر
۱۲
یادمان

«دریابندری»؛ سرنمون روشنفکری ما

بزرگ پورجعفر

آنگاه که به تاریخ پویش های روشنفکران ما در 40 سال اخیر درنگ می کنیم، جایگاه ویژه «نجف دریابندری» برای هر پژوهنده ای نظرگیر می شود. دست کم 40 سال آزگار در این زمینه گرانقدر پا فشرده است و به اتکاء دانش آموخته از ورزیده ترین اندیشه ورزان میهن خود و جهان توانسته است به جریان روشنفکری جامعه ما همواره توش و توان تازه ببخشد، در کشت بذر روشنفکری در جامعه سخت پیاده فرهنگی ما به باور من با یک شخصیت «سرنمون» روبه رو هستیم. به راستی در چهار دهه اخیر، در خون رسانی به جریان روشنفکری و بالاندن روشنفکر معمولی و میانه حال چه کسی به قدر «نجف دریابندری» اثر گذار بوده است؟ من که هم پالگی این مرد بزرگ-البته تنها در سن و سال- هستم، با خواندن تقریبا بلافاصله هر اثرش که به بازار کتاب عرضه می شده، همواره سیراب شده ام و خود را از جایگاه ذهنی ای به جایگاه فراتری دیده ام. به جا می دانم که در کمانک بگویم «ایرج پارسی نژاد» پژوهنده پیگیر و پرکوش در تالیف روشنگران ایرانی و نقد ادبی بر نام هایی دست تاکید گذاشته است که به حق و سزاوار بوده، نام هایی از دست میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا آقاخان کرمانی و شش چهره گرانقدر و بزرگوار دیگر، که برآمده از زمانه انقلاب مشروطیت تا به زمانه «صادق هدایت» اند. از دید من در هر نوشته از بیوگرافی «دریابندری» سخت سزاوار است که آثار او اعم از تالیف یا ترجمه برای ثبت در تاریخ یاد شود. در کتاب شناسی نویسنده پرکوش و بی بدیل ما با 31 عنوان آشنا می شویم که همه آن ها بارها بازچاپ شده اند و می شوند. تاریخ فلسفه غرب برتراند راسل در چهار جلد، نمایشنامه های بکت در دو جلد، تاریخ روسیه شوروی، انقلاب بولشویکی در سه جلد، کتاب مستطاب آشپزی با همکاری فهیمه راستکار در دو جلد. از جمله عناوین آثار تالیفی عبارتند از: «در عین حال» مجموعه مقاله ها، به عبارت دیگر، مجموعه مقاله ها، درد بی خویشتنی، بررسی مفهوم الیناسیون در فلسفه غرب، یک گفت وگوی ناصر حریری با نجف دریابندری،، افسانه اسطوره: شرح چند نظریه در افسانه شناسی و نقد یک اصطلاح.