آرشیو پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۳، شماره ۲۰۷۶۳
معارف
۶
سلوک عارفانه

استقامت در مراحل سلوک

منبع: 1- مقامات معنوی، محسن بینا، ج2، ص2

(بدان ای سالک طریق حق!) نحوه استقامت در مراحل سلوک مختلف است. در بدایت استقامت متضمن معنی توجه داشتن به اوامر و احکام، و در نهایت متضمن معنی عدم توجه به غیر است.

خواجه استقامت را به روح تشبیه کرده می گوید: همان طوری که روح موجب بقاء بدن است احوال سالکین نیز با روح استقامت باقی و پایدار است.

سالک اگر از طریق اعتدال و استقامت خارج گردد در وادی مخوف مشتهیات نفس واقع شده گرفتار مشکلات عالم تفرق می شود. از مسیر اصلی منحرف گشته به مقام جمع راه نخواهد یافت. استقامت سالک در درجه اول «اجتهاد در اقتصاد» است. یعنی سعی در میانه روی و اعتدال دارد.

سالک از حد اخلاص تجاوز نماید، عملش روی ریا انجام می گیرد. عمل در این صورت یا برای عوض است یا برای اجرت و یا غرضی از اغراض دیگر. در هر صورت عمل بدین ترتیب ارزشی ندارد. اثری بر آن مترتب نیست.

استقامت در درجه دوم در احوال است. استقامت در این مقام مشاهده حقیقت است... یعنی شخص باید خود به مقام شهود رسیده باشد و اظهار حقیقت کند.

در درجه سوم استقامت با ترک رویت استقامت و با گذشت از طلب استقامت است با شهود اقامه استقامت در نفس از طرف حق و بقای آن به بقای حق. در مقام فناء هنگامی که از سالک سلب انانیت می شود، همه آن اموری که به او انتساب دارند از او سلب می شوند. حضرت شعیب به قوم خود می گفت: «و ما توفیقی الابالله» (هود-88) توفیقی که نصیب من شده از عنایت حق متعال است.(1)