حکومت نادر
اصفهان مویهکن /پاورقی قسمت 307
هنگام ظهر از گلدسته مسجد جامع شهر قزوین صدای اذان بلند شده بود و خیابان های شهر داشت خلوت می شد، پهلوان و حیدرقلی بیک در لباس روستاییان با شتاب از میان رهگذران به سوی بازار سر پوشیده شهر می رفتند و با دنباله دستارهایی که بر سر داشتند نیمی از چهره شان را پوشانده بودند و سعی می کردند سوءظن گزمه های افغان پراکنده در شهر را بر نینگیزند. زن همسایه پیرزن روز قبل، در بازگشت از قصر سلطنتی قزوین نامه ای از نازگل برای پهلوان حیدر آورده بود. این زن آرایشگر وقتی از قصر بیرون آمده بود با چهره ای برافروخته از هیجان یکراست به خانه پیرزن رفته و نامه ای را که عطر گل یاس می داد، به پهلوان داده بود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.