آرشیو چهارشنبه ۲۹ امرداد ۱۳۹۳، شماره ۳۰۳۷
ورزش
۱۵

شیر چاه شماره هفت مال خومونه... مچد سلیمون

هومن کواکبی

در لندن کنار همه فحش ها و تمجیدها از ملکه شیر چاه شماره هفت نصب شده است. مسجد سلیمان. بر سر لوحه آن نوشته شده: «این شیر چاه شماره هفت مسجدسلیمان است. کسانی که از منافع ناشی از حجم عظیم تولید نفت این چاه اطلاع دارند لازم است هنگام عبور از مقابل آن به پاس احترام کلاه خود را از سر بردارند.»

مسجد سلیمان حالایک تیم فوتبال دارد. چیزی میان لیگ برتر و عروق قیر سیاه و گازهای متصاعد. شاید یک بریتانیایی به احترام شیر چاه شماره هفت کلاه از سر بردارد ولی نفت مسجدسلیمان تنها کلاهی به افتخارش بلند می شود که فوتبال.

تیمی که به نام مسجدسلیمان می بینیم باید تاریخچه خود را بشناسد. وقتی نفت چاه سرخ تمام شد رینولدز به جنوب غربی ایران روی آورد. دو منطقه در میدان نفتون مورد توجه رینولدز قرار گرفت: شاردین و ماماتین.

مدارک تاریخی نشان می دهند که فوتبال ایران در آبادان متولد نشده است. این دیدگاهی جنجال بر انگیز است. منوچهر یاوری عکسی در کتاب خود آورده که به سال باز می گردد. شلوارهای دبیت و تماشاگران. آیا واقعا خاستگاه فوتبال ایران مسجد سلیمان است؟ کیهان ورزشی اوایل دهه چهل با این تیتر تهران و خانه برج ها را به چالش کشید: «مسجد سلیمان کوچک تهران بزرگ را بلعید»

سال؟ مرحوم سید مسعود قاسمی حریف کویتی را شکست داد. قاسمی و هم تیمی های او چون خانم خادمی، خانم دکتر زرین نام، پورترک، خانم بیگی و بقیه در سرزمین داغ مسجدسلیمان تنیس بازی می کردند.

اگر ادعای منوچهر یاوری درست باشد که گمان می کنم طبق مستدلات هست اینها نام اولین تیم رسمی فوتبال ایران در قالب باشگاه هستند.... خسروی... نصرالله ایثاری... یوسف استوار.... اسماعیل نخشب.... هارون آدمیان... علی مهماندوست.... حسین نراقی... شاپوری.... یزدان پرست... فداکار.... پالین:

نفت مسجدسلیمان اگر از میان چاه قیر و خانه های منتظر بیرون نیامده باشد حتما چیزی برای قیرگونی همه خانه های ما دارد. توی خانه ات نشسته یی و ناگهان آتش سیاه می بارد از زمین. فکر نمی کنم میان پارسوماش تا ام آی اس تفاوت چندانی باشد. در لندن، شیر شماره هفت، شاید آخرین شیر ایرانی، خرابه های شوش یا دانیال ایرانی.