آرشیو شنبه ۱‌شهریور ۱۳۹۳، شماره ۲۰۹۴
روزنامه فردا
۱۶
آمبولانس

تلویزیون دوگانه سوز شد

پوریا عالمی

حسن روحانی زنگ زد و گفت آمبولانس چی بیا که سریع خودم را رساندم. گفتم چی شده؟

گفت: «دولت از لحاظ تبلیغاتی دست تنهاست.»

گفتم: آخی. چرا؟

گفت: «دولت کارهای بسیار بزرگی در کشور کرده، اما رسانه ملی حاضر نیست خدمات دولت را برای مردم تبیین کند.»

گفتم: اینکه طبیعی است. صداوسیما روش معکوس دارد. اگر کسی کاری نکند می گوید او خیلی کار می کند. اگر کسی کار کند می گوید او خرابکاری می کند. مثلازمان خاتمی، طفلک این همه کار کرد، منتها صداوسیما هی می گذاشت توی کارش. بعد دولت اصلاحات زور بزرگی زد و توانست ایران را از واردکننده گندم به صادرکننده گندم تبدیل کند، اسمش را هم گذاشتند جشن گندم. بعد فکر می کنی تلویزیون چی کار کرد؟ برنامه راز بقا پخش کرد، تا معلوم شود بقا بهتر از باقی مسایل است.

روحانی داشت سرش را تکان می داد و نت برمی داشت.

گفتم: این دوره خاتمی بود که تراز چی چی اقتصادی کشور از تراز چی چی اقتصادی هشت سال هاشمی بالاتر بود، تورم مهار و قیمت ها ثبات داشت، منتها تلویزیون یک طوری نشان می داد که انگار همه دولت و مجلس و مطبوعات دارند کاسه کاسه آب می ریزند به آسیاب دشمن.

روحانی نوک مداد را تراشید و یادداشت کرد.

گفتم: دوره احمدی نژاد یک طوری گزارش می دادند که انگار کمر همت بسته اند و دارند کشور را می سازند. بعد هشت سال معلوم شد داشتند ساخت وپاخت می کردند. بعد هم مشخص شد سوراخ اقتصادی باقی مانده از مهرورزی از سوراخ لایه ازن بزرگ تر است.

روحانی گفت: حالامن چی؟ گفتم: هیچی.

روحانی گفت: آیا از لحاظ فلسفی، کاچی بهتر از هیچی؟

بحث که فلسفی شد گاز آمبولانس را گرفتم و زدم به افق.