آرشیو چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۳، شماره ۳۰۸۹
احزاب
۸

من هیچ ارتباطی با اینها ندارم

در سال 1353 تا مدتی من نمی دانستم که آیت الله طالقانی بازداشت شده اند، چون زندانی بودم و از بیرون زندان خبر نداشتم. همان شبی که مرا گرفتند آقایان هاشمی، طالقانی و لاهوتی را هم گرفته بودند. ما چهار نفر پرونده مان از یک نظر مشترک بود و در ارتباط با مجاهدین خلق بود. می گفتند شما به اینها کمک های مالی کرده اید و با آنها ارتباط دارید. البته مساله اسلحه را هم می گفتند گرچه از من مساله سلاح را نمی پرسیدند و بیشتر روی جنبه مالی تکیه می کردند. مدتی در کمیته مشترک در سلولی تنها بودم، تا شبی دیدم صدای آقای هاشمی می آید. آقای هاشمی با پاسبان و نگهبان که آنجا بودند صحبت می کرد. دیدم صدا آشناست. خوب گوش کردم دیدم صدای آقای هاشمی است. بعد نگهبان آمد، من پرسیدم مثل اینکه این آقای هاشمی بود؟ گفت: آقای هاشمی رفسنجانی است که ایشان هم زندانی است، همان شبی که شما را گرفتند ایشان را هم گرفتند. بیشتر سوالات هم درباره ارتباط با مجاهدین و کمک به زندانی ها و خانواده های شان و همچنین درباره زندانی های مخالفین دستگاه بود. شکنجه ها از همان روز اول شروع شد. همان روز اول از من هر چه پرسیدند گفتم من هیچ ارتباطی با اینها ندارم و نداشتم و پولی که از صندق مسجد می دادیم خیریه بوده است. آنها بیشتر روی این قضیه تکیه می کردند که می خواستند من اقرار کنم که پول هایی که آقای لاهوتی از من گرفته برای چه بوده؟ من هم اعتراف نمی کردم، شکنجه ها هم بیشتر روی همین جریان ادامه داشت. هم شکنجه های جسمی بود مثل شلاق و آویزان کردن از سقف و هم روحی بود مثل فحش ها و تهدیدات ناموسی.