دانشجو که بودیم فقط پایان ترم ها درس می خواندیم و سر جلسات امتحان، سخت ترین و تراژیک ترین لحظات تمدن بشر را تجربه می کردیم... گاهی حین جواب دادن اینقدر بداهه چرت و پرت می نوشتیم که آن وسط ها دچار کشف علمی می شدیم... مثلاسوال این بود که چرا در شمال کشور بام بیشتر خانه ها شیب دار است؟ ما می آمدیم در جواب کلی فلسفه بازی می کردیم... که استاد شما خودتان چرا همیشه یک جوری خوشحال بودید که انگار فرداش جمعه س؟ چرا پنجمین روز هفته اسمش چهارشنبه س؟ بعد می گفتیم خوب شاید نصف نمره رو بده!کسی هم نبود بپرسد نه جدی؟ چرا فکر کردی باید نمره بگیری؟ بعد بالطبع نمره نمی گرفتیم و به استاد فحش می دادیم. خواستیم بگوییم در این متن هم از همین خبرها هست و ما در حمایت از دانشجویان ممکنه به اساتید هم فحش بدهیم... ایشالابعدا از خجالتشون درمیایم!