آرشیو دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۳، شماره ۵۸۲۲
صفحه آخر
۲۴
چهره خبر

خداحافظ آقای خاطره ها

پژمان موسوی

سخت است خداحافظی با مردی که به بخشی از تاریخ و خاطره جمعی ما ایرانیان بدل شده است؛ مرتضی احمدی کسی نیست که خیلی راحت بتوان با او خداحافظی کرد. خداحافظی با او یعنی خداحافظی با نسلی که «هویت»، «شهر»، «تهران»، «ترانه های روحوضی» و «ضربی خوانی» از اولویت هایش بود و تداوم سنت های نیک گذشته، کوشش هر روزه اش. مرتضی احمدی فراتر از یک بازیگر سینما و تلویزیون بود. خیلی فراتر از یک بازیگر معمولی. او بود که در طول نیم قرن و شاید هم بیشتر از فراموشی قطعات موسیقی تهرانی جلوگیری کرد و برای نخستین بار به سبک «بیات تهران»، در پیش پرده ها آوازخواند. مرتضی احمدی بود که به حفظ سنت ضربی خوانی کمک کرد و «روحوضی» ها را زنده نگه داشت. مرتضی احمدی بود که بسیار به ادبیات فولکلور ما ایرانی ها و بویژه همشهریانش علاقه مند بود و در راه حفظ و ماندگاریش تلاش بسیار کرد. شاید بی جهت هم نباشد که او در روزی چشم از جهان فرو بست که شبش، یلدای ایرانی بود. سنتی نیک از گذشتگان که او هم به سهم خود تلاش زیادی در جهت حفظ آیین هایش و مناسکی نشدن آن انجام داد.

مرتضی احمدی یک ویژگی مهم هم داشت؛ او بی نهایت تعصب داشت، نه آن دست تعصب های ویرانگر و خانمان برانداز که دقیقا تعصبی از جنس فرهنگ و هویت. او روی آداب ضربی خوانی و ترانه های ضربی و فکاهی تعصبی زایدالوصف داشت و از همین رو هم هست که در طول عمر حرفه ای خود، بیش از 400 ترانه ضربی خواند و در حدود 150 ترانه فکاهی را اجرا کرد. او حتی روی تیم محبوبش پرسپولیس هم تعصب داشت و هیچ گاه از یک طرفدار پروپا قرص حرفه ای، به یک تماشاگر معمولی بدل نشد و تا آخرین لحظه حیاتش، پیگیرانه و با علاقه، بازی های تیم محبوبش را دنبال می کرد.

می گویند جوجه را آخر پاییز می شمارند؛ بیراه هم نمی گویند، حداقل در مورد خاص مرتضی احمدی جوجه ها را آخر پاییز باید شمرد و میراث او را پشت سر هم ردیف کرد. مرتضی احمدی به واقع که صدای تهرون و کوچه پس کوچه هایش بود؛ صدایی که ماندگار بود و ماندگار هم خواهند ماند... یادش تا همیشه با ما....