آرشیو پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۳، شماره ۲۰۹۵۲
ورزشی - اخبار کشور
۹
حدیث دشت عشق

به یاد بسیجی شهید «سید حسین دردشتی»

شهادت در حال تلاوت قرآن

صدای دلخراش خمپاره ای که پیغام وصل او را به همراه داشت به گوش رسید و زمین از موج انفجارش چون گهواره ای لرزید، غباری غلیظ همراه با ترکش های داغ به اطراف پاشید، وقتی گرد و خاک فرونشست جسم تکه تکه شده حسین که همراه فرمانده شهیدش «تورجی» قرآن می خواند بر روی زمین افتاده بود.

در سال 1346 در ماه شعبان به دنیا آمد. در همان شعبان هم شهید شد. پدرش را در کودکی از دست داد و یار و غمخوار مادر گشت. با عضویت در هیئت خردسالان بنی فاطمه اصفهان از همان کودکی با اهل بیت(علیهم السلام) به ویژه حضرت زهرا (سلام الله علیها) انس گرفت. نفرت از شاه و شاه دوستان بند اول قانون دلش بود و از مبارزه با آن ها هیچ واهمه ای نداشت. انقلاب که پیروز شد به عضویت مدرسه عشق درآمد و عزمش را جزم پاسداری از آن کرد. 14 سال بیشتر نداشت که راهی جبهه شد و والفجر 4 اولین عملیاتی بود که در آن شرکت کرد. بی سیم چی بود و آن قدر در کارش تبحر داشت که شهید خرازی گفته بود: «اگر 50 تا بی سیم چی مثل حسین داشتیم هیچ کدام از اطلاعات نظامی ما لو نمی رفت.» حسین که علاقه وافر به امام داشت همیشه گوش به فرمان ایشان بود و در اجرای فرامین امام جدی و کوشا. او که از همه وجودش بوی ایمان می آمد اهل نماز شب بود و همین گریه و مناجات شبانه او را محرم اسرار الهی گرداند. بسیجی شهید «سیدحسین دردشتی»، سال 1346 در اصفهان متولد شد و در 1366/2/5 در عملیات کربلای 10 به شهادت رسید.