روبرتو چولی، اقتباسی از «شازده کوچولو»ی آنتوان دوسنت اگزوپری را دراماتورژی کرده بود که ترجمه آن را چندسال پیش نشر مرکز هنرهای نمایشی به بازار کتاب فرستاد. این نمایشنامه بسیار دلپذیر پیشنهادی خوب برای معلمان و محصلان خواهد بود. همه ما داستان «شازده کوچولو» را بارها خوانده ایم و درواقع این داستان را می شناسیم اما روبرتو چولی از زاویه ای دیگر به داستان «شازده کوچولو» نگاه می کند و همین موضوع این نمایشنامه را جذاب کرده است. با توجه به اینکه همه ما قصه را خوانده ایم، با خواندن این نمایشنامه می توانیم از زاویه ای دیگر به ماجرا نگاه کنیم. همین که این نمایشنامه یک زاویه دیگری از روایت «شازده کوچولو» را نشانمان می دهد، نکته جذابی برای مطالعه این نمایشنامه است. وقتی قصه ای را می دانی و روایت دیگری از آن را می بینی حال وهوایت تغییر می کند. اصولاهمه ما به زاویه دید متفاوتی از پدیده ها نیاز داریم. از این جهت دیگر معلم و محصل هم فرقی نمی کند. این تفاوت زاویه دید است که می تواند ما را از مطلق گرایی بیرون آورده و با جهان اطراف همدلمان کند. پس باید آن را جدی بگیریم.