آرشیو پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳، شماره ۵۸۴۲
فرهنگ و هنر
۲۳
حوالی فرهنگ

پیامک هایی از دیار باقی!

یزدان سلحشور

وقتی مرتضی پاشایی درگذشت، واکنش ها متفاوت بود؛ عده زیادی سوگوار شدند در حالی که بخش اعظم شان حتی یک ترانه هم از پاشایی نشنیده بودند! و عده ای هم با دیدن این وضع از کوره در رفتند و آن مرحوم را متهم کردند که صدایش فالش بوده! من شخصا حرکت شیفتگان یک شبه را تایید نمی کنم چون تب تند، زود سرد می شود! اما استفاده از الفاظ تند را هم نمی پسندم در مورد آدمی که دستش از دنیا کوتاه است و البته همان طور که یکی از خوانندگان باسابقه، جواب گفت صدای آن مرحوم، فالش نبود! بالاخره اگر ما فیلسوف یا جامعه شناس هستیم باید در حوزه خودمان صحبت کنیم. گذشت آن موقعی که آقای سارتر می خواست درباره قطر شیشه مغازه های پاریس هم اظهار نظر کارشناسی کند و در ایران هم آل احمد، همین نقش را ایفا می کرد؛ البته بحث شیرینی که الان به آن می خواهم وارد شوم، این نیست! آنهایی که باید شمع روشن می کردند، که کردند و آنهایی هم که باید در همایشی به موسیقی پاپ حمله می کردند، که کردند این وسط چند نفر بچه زرنگ وارد معرکه شده اند که از آب خشک شده دریاچه ارومیه هم کره می گیرند و دنبال این هستند ببینند کی در کجا و به چه شکلی مشهور شده، تا با پیامک، برای خودشان مشتری 100 تومنی و 150 تومنی جور کنند. اینکه همه این مصیبت های ما، تقصیرش متوجه همراه اول است که شماره های مشترکان را به مزایده و مناقصه گذاشته، یک بحث حقوقی دارد که جای دیگری باید به آن پرداخت اما عجالتا با این جماعت زرنگ چه کنیم که از اموات مردم هم نمی گذرند که پول در بیاورند؟ منصور پاشایی-عموی آن مرحوم- درباره پیامک«ناگفته هایی درباره خاکسپاری مرحوم پاشایی» گفته: «طبیعتا بعضی سعی می کنند به هر طریق ممکن از نام و موقعیت مرتضی سوءاستفاده کنند و اگر ما متوجه بشویم که سازمان یا فرد خاصی اقدام به چنین کاری کرده است قطعا پیگیری خواهیم کرد.»البته نمی توان انتظار داشت که خانواده ای داغدار، دنبال شکایت هم برود. به نظرم باید این جور اقدامات، شاکی عمومی داشته باشد.