آرشیو چهارشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۳، شماره ۳۱۶۱
سیاسی
۳

ماجرای ارسال پیک به ترکیه در سال 69

آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطره روز 30 دی سال 1369، نوشت: ساعت هشت و نیم صبح به دفترم رسیدم. در گزارش ها، مساله مهمی غیر از تصاعد عملیات در جنگ نبود. روسای دانشگاه های علوم پزشکی و معاونان و مدیران وزارت بهداشت همراه با دکتر [رضا]ملک زاده، سرپرست جدید، آمدند. از رفتن دکتر [ایرج]فاضل، اظهار اندوه و از نصب ملک زاده و حمایت های من، اظهار امتنان کردند. برای شان در جهت تایید و تقویت روحیه صحبت کردم. دکتر ملک زاده، در ملاقات خصوصی، پیشنهاد کرد که دکتر فاضل، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مشاور من شود: وعده دادم. همچنین به نحوی رساند که حاضر است به عنوان وزیر معرفی بشود: رد نکردم. آقای غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران آمد. گزارش کار داد و برای خرید اتوبوس و جبران کسری بودجه شرکت واحد اتوبوسرانی استمداد کرد. [آقای سودا رسونو]، سفیر جدید اندونزی برای تقدیم استوارنامه آمد. درباره جنگ جاری و لزوم اقدام برای ختم آن، مطالبی گفتم. آقای محمد سعیدی کیا، وزیر راه و ترابری آمد. گزارش مذاکره با فرمانده سپاه درخصوص واگذاری طرح احداث راه آهن چادرملوی میبد به کره شمالی، در مقابل دادن نفت را داد و درباره طرح آزادراه ها، فرودگاه امام خمینی، خط راه آهن بافق - بندرعباس و کارهای دیگر مطالبی گفت. ظهر محسن، [رییس دفتر بازرسی رییس جمهور] آمد و گزارشی در مورد پروژه متروی تهران داد و اجازه گرفت مساله بالاآمدن آب دریای خزر را پیگیری کند. برای کارهای جاری شخصی مان پول گرفت. عصر به جلسه هیات دولت نرفتم و کارهایم را در دفتر انجام دادم. وزارت امورخارجه گفت، تورگوت اوزال، [رییس جمهور ترکیه]، خواسته تلفنی صحبت کند. ترجیح دادم که پیک برود. شب مهمان آیت الله خامنه ای بودم. درباره حرف های نامربوط بعضی از تندروها درخصوص لزوم کمک به صدام، مسائل جنگ، دادگاه ویژه روحانیت، نماینده ایشان در گزینش، تشکیلات کارگری، کسالت آقای منتظری، اعزام پیک به ترکیه، گزینش و مسائل حوزه علمیه و نصب دکتر فاضل در شورای انقلاب فرهنگی و نصب او به عنوان مشاور، صحبت و تصمیم گیری کردیم. به خانه آمدم. باران خفیفی آغاز شده است.