آرشیو پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۳، شماره ۲۲۱۸
روزنامه فردا
۲۰
آمبولانس

دستولوژی کاربردی

پوریا عالمی

انگشت شست: کنشگر اجتماعی قدیمی، پیشکسوت انگشت اشاره، عوض کننده کانال تلویزیون و ماهواره به عنوان اکت اجتماعی. علامت پیروزی، علامت بلندشدن هواپیما، علامت موفق باشی، همچنین علامت ندا به معنای بیا.

انگشت اشاره: کنشگر اجتماعی نوین، شاگرد انگشت شست، لایکر، لایک زننده به عنوان اکت اجتماعی، کلیک کننده، خاراننده پشت گوش، مناسب برای تشخیص هویت، مناسب برای رای دادن، مناسب برای پاک کردن کاسه کشک و ماست و لیسیدن. مناسب برای بلندکردن ناخن و زدن سه تار، عضو هنری بدن نوازندگان ایرانی.

انگشت وسط: انگشت بلااستفاده، یار کمکی، دکل دست.

انگشت کوچک: مناسب برای خاراندن داخل گوش، مناسب بلندکردن ناخن در دوره های مختلف تاریخ و زندگی، بیل مکانیکی بدن.

انگشت ازدواج: تنها عضو بدن که رسما اسم ازدواج را یدک می کشد اما عروسی هم دعوتش نمی کنند و نقشی در ازدواج فرد ندارد، مناسب برای حلقه، جای نشان کردن نامزد، مناسب برای مشخص کردن نامزد به عنوان حوزه استحفاظی مربوطه در جامعه و محله و محل کار به وسیله حلقه گذاری.

مشت: اجتماع انگشت ها.

کف دست: نشانه رکود اقتصادی چون مو ندارد کسی بکند.

پشت دست: نشانه اقتصاد رو به رشد چون مو دارد کسی بکند، مناسب برای داغ گذاشتن در مواقع قدرناشناسی.

دست: حساس به نمک، اگر نمک نداشته باشد می شکند. حساس به پوست گردو، اگر توش بماند از کار می افتد. حساس به حنا اگر بگذارندش دست آدم یک عمر بند می شود.

مچ: مناسب برای بستن، مناسب برای انداختن، مناسب برای بازکردن و بازشدن.

بازو: نانوایی بدن، توصیه شده نان آنجا را بخورند.