آرشیو پنجشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، شماره ۳۱۷۴
نسل چهارم
۱۲

موسیقی در تصویر

پویان نادری (آهنگساز)

از ابتدای ظهورصنعت سینما، موسیقی به عنوان یک ابزارموثر هنری برای جذب بیشتر مخاطب مورد استفاده قرارگرفته است. برادران لومیر در سال 1895 برای نمایش فیلم خود از یک پیانیست دعوت کردند تا درحین نمایش فیلم به نوازندگی بپردازد و بعدها بداهه نوازی درحین نمایش فیلم به صورت یک حرفه درآمد. باگذشت زمان، موسیقی به عنوان جزیی اصلی از آثار نمایشی، قدرت خود را نشان داد. البته با تولد تکنیک صداگذاری و صدا برداری درصنعت سینما موسیقی نقش خود را تغییر داد و به موسیقی پس زمینه یا موسیقی بین دیالوگ ها بدل شد.

سینمای ایران نیز همچون همتایان خویش دردنیای صنعت و هنرسینما سعی در همراهی این قافله داشته و دارد. البته از دیدگاه بنده به عنوان یک آهنگساز، موسیقی فیلم در ایران به دو بخش موسیقی اصیل و موسیقی کلاسیک تقسیم می شود. قطعا آن بخش از موسیقی فیلم که درقالب موسیقی اصیل (سنتی) ساخته شده بسیارکارآمد تر و موفق تر بوده و برای مخاطب ایرانی ملموس تر. اما درمورد استفاده از موسیقی کلاسیک و بعضا سمفونی کلاسیک در فیلم های ایرانی با عدم شناخت کافی از این نوع موسیقی و ایده های بدوی روبه رو هستیم. استفاده از ملودی های ضعیف (که مثلاایرانی هستند) با سازهای ارکستر و هارمونی های ساده (به نوعی درحد مدرسهء موسیقی درکشورهای اروپایی) باعث شده موسیقی فیلم ایرانی در قالب کلاسیک، بیشتر به یک سوءتفاهم شباهت داشته باشد تا هنری والا. ضعف های موجود در سوژه های موسیقایی، فرم، ارکستراسیون و هارمونی فقط مختص موسیقی فیلم نیست و به طور کلی مربوط به تمامی جامعه موسیقی ایرانی است که البته با بی توجهی به این نکات، همکاران عزیز درحال تولید موسیقی هستند و چقدربه خود می بالند که موسیقی می سازند!

با توجه به اینکه موسیقی فیلم در ایران درجات پیشرفت را در طول زمان طی نکرده است، تفاوت سطح آن با موسیقی فیلم کشورهای پیشرفته بسیار مشهود است. البته لازم به ذکراست برخورداربودن از سطح مورد قبول در موسیقی فیلم ملزم به تلاش و پیشرفت در علم واجرای موسیقی است که رسیدن به این مهم امری است که به الطاف مسوولان ذی ربط بستگی دارد. به امید اینکه دغدغه مسوولان پیشرفت علم و هنر در وطن عزیزمان باشد.