آرشیو پنجشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۴، شماره ۳۲۲۱
صفحه آخر
۱۶
گردون

زیبنده نیست این کردار

ابراهیم عمران

طرح نیابت در نوروز 94 با ملاقات «پنج هزار و چهارصد داوطلب با بیش از 10 هزار سالمند» انجام شد. این طرح نشان داد 67 درصد سالمندان از سوی فرزندان شان رها شده اند... خبری که می تواند برخی وجدان های آگاه یا بهتر است نوشته شود ناآگاه را مشت مالی کند! از طرفی باید سپاسگزار آن 5400 داوطلبی بود که به هر دلیل شخصی و انسانی دست به کرداری زدند که هم ثواب دنیا دارد و اجر اخروی و هم نیشتر به آدمیانی که همه امور فقط تا نوک بینی نیست و می توان کمی آن طرف تر را نیز نظاره کرد و مورد اصلی این نوشته همان روح غافل ما انسان هاست که قدردان مهرورزی های پدر و مادر نیستیم و فکر می کنیم «این برف پریشان پیری بر سر ما نمی ریزد». به راستی خیلی دردآور است این عدد که از سوی فرزندان شان طرد شده اند. آیا می توان دلیل و مدرک آورد از برای این رفتار ناموجه؟ و کمی آن سو تر ماجرا ندید و چند صباح بعد از آن را... زندگی «خودبینی» این روزهای مان نه فقط تحملش برای خودمان سخت شده: بلکه این فرآیند نادیده انگاشتن، در زمانی نه چندان دور می تواند آسیب های شدیدی در ذهن و روح فاعلان این کردار نامناسب جا بگذارد. واقعا با این همه پند و اندرز بزرگان دین و ادب در باب توجه به پیران چرا باید حالیه شاهد خبر هایی از این دست باشیم؟ و چه قرینه درستی پیدا کرده است این حکایت سعدی بزرگ که: فردی مهمان بزرگی در دیار بکر بوده و از میزبان شنیده که در اینجا درختی است که مردم برای حاجت بدانجا می روند و او نیز فرزندی خوب روی از دعای آنجا دارد که شب های زیادی بر پای آن درخت راز و نیاز کرده که صاحب این فرزند شده... باری پدر می گفت که پسر با رفیقان آهسته می گفت: که چه می شد جای درخت می دانست تا دعا می کرد که پدر می مرد...