ویدئویی منتشر شده که در آن ماموران سعی دارند موتور جوان موتورسواری را به زور روانه پارکینگ کنند. جوان به موتور «چسبیده» دل هم نمی کند. ماموران لحظاتی بعد می خواهند او را به زور از موتور پیاده کنند. تقلامی کند و سفت تر می چسبد. مردم به میان میدان می آیند و موتورسوار را راهی می کنند. این اتفاق احتمالادر بندرعباس افتاده است. این ویدئو ثابت می کند:

- همان لحظه که مامور راهنمایی ورانندگی به زور می خواهد موتور را برای نظم عمومی به پارکینگ بفرستد، نظم عمومی به هم خورده؛ ماشین ها به هم پیچیده اند، مردم به هم. بعد مردم و ماشین ها.

- گره ای که با دست می شود باز کرد با دندان نباید باز کرد، گره کور ترافیک را هم با پارکینگ و جریمه.

- رفتار برخی ماموران گاهی شبیه تابلوهایی است که مردم جلو در پارکینگ منزلشان نصب می کنند: «در صورت پارک کردن چهار چرخ پنچر می شود!» خب یکی نیست بگوید عزیز من اگر چهار چرخ را پنچر کنی که در پارکینگت تا اطلاع ثانوی مسدود می ماند.

- ما هم موقع امتحان چون مطمئن بودیم سوال سخت ها را نمی توانیم جواب بدهیم، برای همین می رفتیم سراغ جواب دادن به سوال ساده ها. حالاهم وقتی نمی شود ترافیک سخت سر چهارراه را حل کرد بهتر است برویم سوال ساده موتورسوار را حل و برطرف کنیم از سطح خیابان.

- با تلاش دانشمندان جوان و برخی مسئولان درحال حاضر موتور «محل کسب» جوانان و بیکاران شده است. به نظر ما وقتی افراد مسئولیت کارشان را که منجر به بیکاری دیگران شده برعهده نمی گیرند، دست کم ماموران ملاحظه کنند.

- بهترین راه برای حل کردن مسئله، پاک کردن صورت مسئله است.

- ما هنوز متوجه نشدیم چرا وقتی تصادف می شود مامورها سه ساعت بعد می رسند، ولی وقتی یک موتورسوار دور میدان ترمز بزند مسافر سوار کند، یکدفعه چندتا مامور و دوتا ماشین حمل موتور سر می رسند و موتورسوار بیچاره را خنثی سازی می کنند.