آرشیو یکشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۴، شماره ۲۲۷۹
روزنامه فردا
۲۰
سلام به فردا

آرزویی برای رعنا

هلیا آبادی

گاهی یادمان می رود که نمی شود فاجعه را کنترل کرد مثل وقتی که سمیه مهری از زخم های ناشی از اسید درگذشت. سمیه از روستایی، نزدیک بم آمده بود و دیروز به همان جا برگشت؛ جایی که پدرش و خانواده اش هنوز آنجا زندگی می کنند. پدر سمیه در گفت وگو با خبرنگار «شرق» گفته است بچه ها را نگه می دارد. روزهای رعنای شش ساله که اسید صورت او را هم از بین برده، مانند مادر در راهروهای بیمارستان می گذشت. بعد از این چطور می شود؟ آیا دولت و مشاوران امور زنان می توانند برای آسایش و فرداهای او راه چاره ای بیندیشند؟ یا او را فراموش می کنیم و فراموش می کنند؟ دوستان مادر و برخی از فعالان زن این روزها در تدارکند که لحظه های سخت تنهایی رعنا و نازنین کمی آسان تر باشد آیا می توانند؟ مسئولان کجا هستند؟ وقتی قرار شد که در روز سوم مرگ او با گذاشتن گل و شیرینی دم بیمارستان لقمان ادای احترام کنند، نتوانستند دور هم جمع شوند. رعنای شش ساله از سه سال پیش همراه مادرش حدود 55 بار اتاق عمل را تجربه کرده اما پدر سمیه امیدوار است راهی پیدا شود که صورت رعنا به شرایط عادی تر برگردد تا شاید نوه اش بتواند درد بی مادری را تحمل کند. کاش ما هم بتوانیم تنها خواسته سمیه که سلامتی و زیبایی رعناست را برآورده کنیم....