آرشیو دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، شماره ۴۲۳۸
پرونده
۱۱

کما؛ مرگ مغزی نیست

ما به طور کلی دو نوع مرگ داریم. بیش از 90 درصد مرگ و میر افراد به علت مرگ قلبی است. مرگ مغزی کمتر از 10درصد مرگ و میر را شامل می شود. مرگ قلبی همان مرگی است که مردم می بینند و با آن آشنا هستند؛ یعنی قلب انسان به هر علتی می ایستد و فرد فوت می کند.

مرگ مغزی یعنی این که به هر علتی مغز به طور کامل منهدم و به یک ماده خمیری تبدیل می شود. در این شرایط اگر جمجمه فرد را بردارند، در کاسه سر چیزی به نام مغز یا همان جسم گردویی شکل وجود ندارد. تنها سلول هایی که در بدن انسان قابل ترمیم نیستند، سلول های عصبی و بویژه سلول های عصبی مغز هستند که قابل پیوند هم نیستند، اساسا پیوند مغز در دنیا انجام نمی شود. بنابراین نمی توان مغز از بین رفته را تعویض کرد و از سوی دیگر سلول های مغز قابلیت ترمیم هم ندارد. پس به هیچ عنوان قابل بازگشت نیست.

اگرچه مرگ مغزی هم در کما اتفاق می افتد، اما کما یعنی این که فرد در این وضع هیچ گونه ارتباط هوشیارانه ای با محیط اطراف خود ندارد. یعنی فرد در یک نوع خواب عمیق است. پس هر انسانی که بدون هیچ عملکردی روی تخت دراز کشیده است و از طریق دستگاه اکسیژن رسان تنفس می کند از نظر ظاهری شبیه مرگ مغزی است. اما در مرگ مغزی، مغز منهدم می شود و این حالت غیرقابل بازگشت است. فرد مرگ مغزی فقط 14 روز به دستگاه جواب می دهد. در کما فعالیت سلول های مغزی عملکرد خود را از دست می دهد. آناتومی سلول ها کاملاطبیعی و ساختار آن سالم است. اگر جمجمه فردی که در کما قرار دارد برداشته شود مغز او سالم است، اما به دلیل شوکی که به او وارد شده خونرسانی یک لحظه انجام نشده یا با افت شدید قند مواجه شده است. بنابراین عملکرد مغز به طور موقت از بین رفته است که این اختلال موقتی می تواند از یک روز تا 20 سال طول بکشد و امکان بازگشت بیمار به زندگی وجود دارد. این همان شرایطی است که گاهی تحت عنوان حیات نباتی هم از آن نام برده می شود.