آرشیو سه‌شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴، شماره ۲۲۹۲
زاویه
۱۲

ما چگونه ما شدیم

دکتر صادق زیباکلام

بدون اینکه خانم اتحادیه بدانند، خیلی به ایشان مدیون هستم. وقتی هفته گذشته با من تماس گرفتند و گفتند جلسه بزرگداشت ایشان هست و شما دعوتید، خواهش کردم در این جلسه سخنرانی داشته باشم؛ برای دینی که به ایشان دارم. شاید خودشان به خاطر نداشته باشند که خیلی سال ها پیش، حدود 22 سال پیش، کتاب «ما چگونه ما شدیم» را نوشته بودم و برخی از همکاران و دانشگاهیان نیز انتقادات بسیار جدی و سختی داشتند. همان ایام بود که در دانشگاه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران قرار شده بود جلسه نقدوبررسی این کتاب را برگزار کنند و تعدادی از دانشجویان علاقه مند که آن زمان بسیار بود از این موجودات و اینک کیمیا هستند، جمع بودند و ازجمله از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران چند نفری را به عنوان منتقد دعوت کردند. گرچه بنده مخالف و معتقد بودم همه از این کتاب انتقاد می کنند و برای نقد و بررسی چیزی نداریم...، اما در آن جلسه، خانم اتحادیه از معدود کسانی بودند که گفتند: من کتاب را بررسی کردم و چون بررسی کردم، خواهم آمد و درباره اش صحبت خواهم کرد. تا آن روز خانم دکتر اتحادیه را ندیده و با ایشان هیچ سخنی نگفته بودم، اما ایشان را می شناختم و در موردشان بسیار خوانده بودم. گمان می کردم خانم دکتر همچون دیگران به قول کرمانی ها خواهد گفت: این کتاب شیره گلوسوزی نیست! اما گفتند کتاب بسیار جالبی است و سوالات خوبی مطرح کرده است و سعی کرده خود به سوالات جواب بدهد. سوالات درستی است و با لحن گلایه آمیز به سمت همکاران خود گفتند این کتاب را ما باید بنویسیم. کار محقق همین است. کار مورخ همین است که بگوید چه شد که به اینجا رسیدیم و این کتاب، این کار را انجام می دهد و بعد در حوزه تخصصی شان که مشروطه است، صحبت کردند. گرچه کتاب «ما چگونه ما شدیم؟» وارد تاریخ مشروطه نمی شد، اما این سخنان خانم اتحادیه همانند جلد دوم کتاب و در ادامه بود. ایشان تنها شخص آکادمیکی بودند که نگفتند: کتاب ضعف هایی دارد، اما خب...! بلکه تاکید کردند این کتاب کار ماست نه کار اشخاصی که در وادی سیاست هستند و....