آرشیو یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴، شماره ۵۹۳۰
زندگی
۱۳
سبک زندگی

حلال خودمیان بینی های کودکی

افشین نادری

بینش کودکانه در بزرگسالی کودکان از همان نخستین سالهای زندگی شان با تشکیل نظام خودبخشی و سیستم های پایدار رفتاری شکل می گیرد به گونه ای که در تلاشند تا بر رفتارشان ارزیابی داشته باشند و این گونه سنجش بر عملکرد و محیط زندگی شان تاثیر می گذارد.

پژوهشگران علوم اجتماعی ریشه بسیاری از ناکامی ها و اختلافات دوران بزرگسالی را تکامل نیافتن سیستم های ارزش گذاری و سرمشق گیری های نادرست دوران کودکی معرفی می کنند. در دوران کودکی، افراد بر این باورند جهانی که خودشان به آن می نگرند، همان دنیایی است که اطرافیان می بینند. کودکان دو تا هفت ساله قادر نیستند میان نقطه نظر های خود و دیدگاه های دیگران تفاوت قائل شوند و همین مساله مهم ترین نقص در تفکر کودک را شامل می شود. با افزایش سن و مجهز شدن کودک به ابزارهای نو و تازه ذهنی، در رفتار کودک پیشرفت نسبی حاصل می شود و بتدریج به مرحله ای از تفکر خواهد رسید که به کمک آن می تواند دنیا را از چشم دیگران ببیند و توانایی درک متقابل و همدلی پیدا می کند. پژوهشگران معتقدند، در گروهی از افراد به دلیل شرایط محیطی و دیگر فاکتورهایی همچون وراثت و الگوهای فرهنگی غلط، خودمیان بینی ها و خود محوری های دوران کودکی همچنان باقی می ماند و این گونه افراد در بزرگسالی نیز قادر به رعایت تقابل و همدلی کردن در روابط میان فردی نیستند. این گونه افراد معمولا خود کم بین یا خودشیفته هستند و به جای پذیرش و قرار گرفتن در کنار دوستان و اطرافیان خود، دنیا و اطرافیان خود دوری گزینی یا جنگجویی را انتخاب می کنند. حل شدن تفکرهای خود محورانه در دوران کودکی باعث پیدایش باورهای خودباورانه در بزرگسالی می شود. خودباورها به جای فرار از مشکلات و نسبت دادن شکست ها به عوامل غیر منطقی مسائل را هضم و برای حل آنها می کوشند.