آرشیو یکشنبه ۷ تیر ۱۳۹۴، شماره ۳۲۷۹
صفحه آخر
۱۶
گردون

جهانگیر و جهاندار

ابراهیم عمران

گویا داعش این گروهک ضد بشریت و دور از مهر و انسانیت، پیرزن 80 ساله ای را به جرم دستور نپذیرفتن از «شعائر من درآوردی» آنان، آتش زده. در این ماه بخشش و جود و ماه پالایش روح و جسم، اگر چنین رفتارهایی با آدمیان قرن حاضر می شود: جز بی توجهی به حق و حقوق مخلوق، چه معنایی می تواند داشته باشد؟ این دسته از خشک مقدسان بی منطق گویا فقط «زور و جبر» را در منظومه حاکمیتی خویش، خوب شناختند و به بقیه موارد حکمرانی امتنانی ندارند. و از تاریخ درس نیاموختند که چه پند ها و قراینی به ایشان نشان داده اند. درس آموزی هایی از تاریخ غرب و شرق، اگر خوب بدان توجه می کردند، شاید کمی دنیای تک بعدی شان دستخوش تغییر می شد. در این روزها که گفته می شود این گروهک به نحوی ساخته و پرداخته غربی هاست برای اهداف بلندمدت خود: بد نیست به همان انقلاب کبیر فرانسه نیم نگاهی می داشتند که دست های عابرین را در چهارراه ها نگاه می کردند و هر کس دستش «صاف و نرم و لطیف» می بود او را تسلیم دادگاه و گیوتین می کردند... که فرجام آن انقلاب به خوبی نشان می دهد، چنین رفتارهایی را. این جانیان دور از فکر و اندیشه مصداق آن بیت شاعر افغانی است که در باب هلاکو خان سروده بود از باب طنز:

قتل عامی، آرزو دارم، هلاکوخان کجاست؟ / کز لب دریای آموتا به خیبر، کشتنی است

عجیب نیست این گونه رفتارهایی توسط چنین افرادی و واژه در برابر آنان کم می آورد که چه بنویسد زیرا جهان بینی و مانیفست آنان شبیه حاکمی است که در برابر مردم می گفت: فعلاما «جهانگیریم» نه «جهاندار» و چه فرق و تمایز عجیب و بزرگی است بین این دو واژه.