به یاد سردار شهید «محمدصادق انبارلویی»
رزمنده ای که با یک پا می جنگید
شهید «محمدصادق انبارلویی» 20 مهر 1334 در قزوین به دنیا آمد. بعد از پایان سربازی ازدواج کرد و شرطش برای ازدواج این بود که همسرش دستگیری، زندان، شکنجه، و شهادت او را بپذیرد.
سال 64 در طلاییه مجروح شد، پدر که نگران او بود گفت خدا را شکر تو دیگر مجروح شدی و به جبهه نمی روی. محمدصادق در جواب پدر لبخندی زد و گفت: اگر شما به همراه من به جبهه بیایید و معجزات و معنویتی که در جبهه هست را ببینید دیگر این حرف را نمی زنید و ادامه داد: این بار پایم را در جبهه جا گذاشتم، و برای آوردن آن باید بروم. با آن وضعیت به جبهه برگشت. معاون لجستیک تیپ الهادی بود که در 66/12/22 در منطقه دربندیخان (ارتفاعات بالامکو) و در عملیات والفجر 10 بر اثر برخورد ترکش خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
همرزم شهید نقل می کند: در منطقه بارندگی شده بود. شهید «انبارلویی» هم آنجا فعالیت می کرد. مجروح بود و پایش از مچ قطع شده بود و پای مصنوعی داشت، برای راه رفتن عادی هم درد زیادی تحمل می کرد چه برسد به آن هوای بارانی و زمینی که پر از گل بود. هر بار که قدم برمی داشت پای مصنوعی از پایش جدا می شد و همین که او پای مصنوعی را محکم می کرد، دوباره این اتفاق تکرار می شد اما هیچ به روی خودش نمی آورد و به کارش ادامه می داد.
هر سال ماه محرم که می آمد حال و هوایش جور دیگری بود. در بین مصیبت های امام حسین (ع) بیشتر از همه برای سه ساله امام حسین اشک می ریخت و عاقبت هم وقتی دخترش سه سال بیشتر نداشت به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه شهید: من به عنوان یک سرباز اسلام خدمت هم مسلکان خود عرضه می دارم که مبادا این نعمت الهی را شکرگزار نباشید و خدای بزرگ بر شما سخت گیرد و ظالمی را بر همه ما مسلط سازد. راهی که امام حسین(ع) رفت، همگی ما اگر نرویم شیعه نیستیم.