آرشیو پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۹۴، شماره ۳۴۰۳
صفحه آخر
۱۶
نگاه آخر

باید و نباید های نشاط یک جامعه

حسن فتحی

راست گفته اند که سلامت، شادابی و نشاط یک جامعه تا حد و حدود قابل اعتنایی منوط به وضعیت طبقه متوسط آن جامعه است. طبقه متوسط جامعه این سال های ایران حال و روز خوشی ندارد. غمگین است،مضطرب و مشوش. از آینده ای که نمی داند در آن چه سهم، چه جایگاه و چه پایگاهی دارد. چه کسی است که نداند،جامعه ای که طبقه متوسط آن در مسیر اضمحلال و فروپاشی باشد، جامعه ای به شدت تلخ و ترسناک است. طبقه متوسط یک جامعه هر قدر ثبات بیشتری داشته باشد، آن جامعه از تعادل و توازن بیشتری برخوردار خواهد بود، اما در غیاب یک طبقه متوسط رشد یافته و با ثبات، از یک سو جامعه دارای یک اقلیت بسیار مرفه و برخوردار از ثروت های بی حساب و بادآورده خواهد بود و از دیگر سواکثریت بسیار فقیر و تهیدست که در آن آهنگ رشد جرم، خلافکاری، فساد، رشوه و بزهکاری بالارفته. همین است که این روزها خنده به لبم نمی آید. دلم سخت گرفته است، از اینکه خانواده ها و مردم اجتماع ما با سختی روزگار می گذرانند و صورت شان را با سختی سرخ نگه داشته اند. ای کاش آن اندازه انصاف و مروت در آقایان مسبب این وضعیت در هشت سال گذشته بود که بابت درد و رنجی که به دل مردمان این سرزمین نشانده اند، لااقل یک عذرخواهی خشک و ساده به زبان شان می آمد. اما کو مردانگی؟ کجاست یک جو مروت و انصاف؟ نزد کسانی که نقدا کر و کور شده اند، خود را به خواب زده اند و مسوولیتی را که در قبال فقر، تنگدستی و افسرده حالی مردمان طبقه متوسط این روزهای جامعه دارند نادیده می گیرند. ای کاش کمی مروت و کمی انصاف، ای کاش.