آرشیو شنبه ۷ آذر ۱۳۹۴، شماره ۶۰۸۹
ایران شوک
۱۱
شوک واقعی

پشت صحنه زندگی

دکتر جعفر رشادتی (رئیس مرکز ارتباطات مردمی قوه قضائیه)

بلافاصله بعد از سلام حالت التماسی به خود گرفته می گوید «آقا تو را به خدا درست راهنمایی ام بکنید در کوچه و بازار و از آشناها و هر شخص دیگر که به نظرم رسید پرسیده ام ولی جواب هیچ کدام قانعم نکرده است... نزدیک چهار سال است از ازدواجمان می گذرد. هنوز تصمیم به بچه دار شدن نداریم در زندگی مشکل خاصی هم با شوهرم ندارم ولی یک احساس ناشناخته نسبت به آینده نگرانم کرده است. به همین خاطر با مشورت با یکی – دو نفر از بستگان نزدیک، اخیرا یک واحد آپارتمان دو خوابه خریدم و اجاره هم دادم. ولی ماجرا را از شوهرم مخفی نگه داشتم و نمی خواهم او مطلع شود. پرسشم این است که آیا او می تواند از این دارایی من با خبر شود و راهی وجود دارد که او نتواند پی به این موضوع ببرد؟» می گویم «با این شیوه ای که شما برای کسب اطلاع قبل از تماس با مرکز ما انتخاب کرده اید چرا که نه، احتمالش زیاد است وقتی از هر فردی که احتمال می دهی کمی اطلاعات دارد می پرسید ممکن است بالاخره یکی از آنها موضوع بررسی شما را با شوهرت در میان بگذارد. آن وقت اگر مورد پرسش شوهرت قرار گرفتی که همسر گرانقدر من، مگر من شریک زندگی شما نیستم چه پاسخی می دهی؟ وانمود می کنی راضی به زحمتش نبودی یا به صراحت می گویی اعتمادی به تو ندارم؟! خب اگر بگویی به زحمتش راضی نبودی که همه به چنین پاسخی می خندند و اگر از روی اعتماد نداشتن بوده که در آن صورت چگونه با کسی که مورد اعتمادت نیست زندگی می کنی و سر یک سفره می نشینی...» کمی آرام شده است. می گوید «بالاخره پاسخم را ندادید» می گویم «پاسخ حقوقی شما این است که تحت شرایطی امکان کسب اطلاع وجود دارد» فوری می پرسد «مگر پاسخ غیر حقوقی هم دارد؟» می گویم «جواب اصلی شما درنوع نگرش به زندگی نهفته، نه در کتاب قانون. کاش به جای احساس ناشناخته مبهم، به شیرینی بچه دار شدن فکر بکنید و کاش بستگان شما بدرستی راهنمایی تان می کردند. توصیه می کنم برای نجات از این تفکرات نادرست به مشاوره روانشناسی و جامعه شناسی بروید.» می گوید «موضوع خانه را چه کنم.» می گویم «به شوهرتان بگویید به خاطر آینده بچه ای که به انتظارش خواهید نشست به دل نگیرد و قطعا همین طور خواهد شد ان شاءالله.»