آرشیو شنبه ۷ آذر ۱۳۹۴، شماره ۶۰۸۹
صفحه آخر
۲۴
حوالی فرهنگ

دلایل یک هنرمند برای خوش بینی

یزدان سلحشور

باور کنید گاهی اوقات از خوش بینی یک هنرمند به روابط مسئولان و هنرمندان آن قدر خوشحال می شوم که نگو! نه کنایه می زنم نه طعنه، واقعیت را عرض می کنم؛ البته خوش بینی با دلیل، خیلی فرق دارد با خوش بینی بی دلیل، که در دهه هشتاد، برخی هنرمندان برای گرفتن امکانات در رسانه ها خرج می کردند. وقتی یک هنرمند خوش بین است و دلیل می آورد، باید دید دلیلش سطحی است یا عمقی؟ منیژه حکمت تهیه کننده و کارگردان صاحبنامی است در سینمای ایران، که در دولت قبل، برخی تلاش ها معطوف بر این شد که دیگر صاحبنام نباشد اما صاحبنامی که مثل میز نیست که یک نفر به آدم بدهد، یک نفر دیگر بگیرد! در نتیجه حکمت، صاحب نامش ماند اما آنهایی که می خواستند این نام را از او بگیرند، صاحب میزشان نماندند! حالاحکمت نظرش را درباره وضعیت فعلی سینما اعلام کرده؛ گفته: «اتفاق های خوبی برای سینمای ایران در پیش است و خبرهای خوشی در راه است و با توجه به ارزیابی که از فیلم های در حال ساخت داشته ام، روزهای خوبی را پیش بینی می کنم. خوشحالم وزیر و رئیس سازمان سینمایی ای داریم که ادبیات هنرمندان را می شناسند، چرا که خود آنها با همین ادبیات صحبت می کنند.» به نظر من که دلیل خوبی آورده؛ هیچ چیزی بدتر از آن نیست که مسئولان، ادبیات شان با ادبیات هنرمندان فرق داشته باشد یعنی هنرمند به زبان شیرین فارسی صحبت کند، آنها، به زبان های دیگر! حالاشما دارید زیر سبیل های عزیزتان می خندید اما باور بفرمایید که ما در دهه هشتاد، بارها زیر پلک هامان گریه کردیم و مسئولان مربوطه دلسوزانه پرسیدند: «چیزی توی چشم تان رفته؟!»