در سال های گذشته که ما تئاتر کار می کردیم، مکان های اجرای تئاتر خیلی کم بود. اما به هر حال اکنون خوشبختانه تماشاخانه های زیادی وجود دارد تا گروه های تئاتری بتوانند فعالیت کنند. اما همه ما باید به خاطر بسپاریم تئاتر یک کالانیست، یک تجارت نیست؛ یک هنر است. هنر، اتفاق دیگری برای اندیشیدن است.هنر، طرح سوال برای پرکردن خلایی است که در وجود تک تک ما قرار دارد.ما دلمان می خواهد این تناقض ها را جست و جو کنیم و درباره اش پرس و جو کنیم و بتوانیم کمی شرایط ناگوار زندگی را آرام کنیم. به بیان دیگر، اگر هنر تبدیل به تجارت و کالاشود، مصیبت بزرگی شامل حال تک تک ما می شود. این هشدار را جدی بگیریم تا گریبان مان را نگیرد چرا که در هنر، تجارت وجود ندارد. برای تجارت مشاغلی مانند فست فودها، کبابی ها و... وجود دارد که اتفاقا کارهای خوبی هم هستند و کاسب هم که حبیب خداست.اما هنرمند کاسب نیست.هنر نیاز انسان به زیبایی را پاسخ می دهد همراه با فلسفه که نیاز به پرسش را پاسخ می دهد.امیدوارم همه ما به این موضوع مهم فکر کنیم و از خود بپرسیم که آیا هنر با تجارت یکسان است؟

متن قرائت شده در مراسم زنگ افتتاح نمایش «غرب حقیقی» به کارگردانی وحید سپهرراد که شامگاه یکشنبه اول آذر در تماشاخانه دراما برگزار شد. این نمایش تا 18 آذر برپا خواهد بود.