آرشیو پنجشنبه ۸ مهر ۱۳۹۵، شماره ۶۳۲۳
خوانندگان
۱۶
فراخوان

بله یا خیر به موسسات خیریه

اصلا همه چیز ریشه در یک احساس مشترک قوی دارد، احساسی که با قدرتش به یک احساس اجتماعی تبدیل شده، حتی قدرتش آنقدر زیاد بوده که درد اجتماعی شد و حالابه یک معضل اجتماعی بشدت قدرتمند تبدیل شده است؛ معضلی که از یک احساس ناب انسانی شروع شد تا روح انسان را تعالی بخشد. حس زیبای نوعدوستی، کمک کردن و دستگیری... تمام احساساتی که انسان را از درون خوشحال می کند از آن دست شادمانی هایی که واقعی است، خوشایند است و رضایتمند اما گویی امروز و در زمانه ای که تنور سوء استفاده ها داغ شده است، این احساس خوشایند و قوی عمومی در میان ایرانیان هم از گزندها دور نمانده و بدجور دل ها را می سوزاند. در همین زمان است که آمار تکدی گری در تهران و برخی کلانشهرها سر به فلک می کشد این همه در حالی است که از هر گوشه و کنار شهر بنگاه های خیریه با عناوین مقدس سر برون می آورند؛ بنگاه هایی که البته مورد اعتمادتر از کمک به متکدیان است و حتی الامکان گمان می رود که حق را به حق دارش می رسانند هرچند در مورد همین موسسات یا بنگاه های خیریه نیز بعضا نقاط ضعف و تاریکی مشاهده می شود، از جمله اینکه ساز و کار این موسسات چگونه است و گزارش عملکرد و صورتحساب های مالی شان از چه طریق قابل پیگیری و اطمینان است. آیا کسی می تواند مسیر کمک هایش به این موسسات را ردیابی کند؟ در اینکه کمک کردن و هم نوعدوستی اغلب با گوشت و پوست فرهنگ ایرانی آغشته شده شکی نیست و برای ما ایرانیان قابل اتکا و افتخار است اما این همه نوع خواهی به مکانیسم هایی روزآمد و قابل اعتماد هم نیاز دارد تا به سرمایه اعتماد اجتماعی لطمه نزند. در مورد نوع و شیوه کمک به خیریه ها سوالاتی وجود دارد که با این مقدمه از شما خوانندگان روزنامه ایران می خواهیم درباره اش نظر دهید. اینکه چطور می شود این فرهنگ زیبا را در شیوه و روش نیز قابل اعتماد نگاه داشت؟ اینکه اولویت کمک ها و خیرخواهی ها باید به چه سمتی باشد؟ نظارت بر فعالیت موسسات خیریه کافی و رضایتبخش است؟ چقدر شایعاتی که درباره این موسسات در افواه و افکار عمومی وجود دارد، باورپذیر است؟ هر آنچه فکر می کنید در این باب قابل بیان و ایراد نظر است، با ما در میان بگذارید.