آرشیو سه‌شنبه ۱۵ فروردین ۱۳۹۶، شماره ۲۱۵۹۰
معارف
۸
حکایت خوبان

زهد و معرفت فاطمه (س)

زنان مهاجر و انصار به فاطمه زهرا(س) عرض کردند: ای دختر رسول خدا، چگونه صبح کردی؟ حضرت زهرا(س) فرمود: به خدا سوگند صبح کردم در حالی که از طعم ناگوار میوه دنیای شما سخت متنفر و بی زارم.(1)

ابن عباس نقل کرده است؛ از امیرالمومنین(ع) شنیدم که فرمود: یک روز رسول اکرم(ص) بر فاطمه(س) وارد شد، و دید آن حضرت محزون و غمگین است. حضرت از او پرسید: ای دخترم! اندوه و پریشانی تو از چیست؟

حضرت فاطمه(س) عرض کرد: ای پدر! به یاد آوردم روز محشر و توقف مردم را در آن روز، در حالی که همه برهنه اند. پس وای از آن روزی که در پیشگاه خداوند زشتی های انسان آشکار گردد و انسان به وسیله آن زشتی ها رسوا شود.(2)

____________________

1- بحارالانوار، ج 43، ص 161

2- همان، ج 8، ص 303