آرشیو شنبه ۲۸ امرداد ۱۳۹۶، شماره ۴۹۰۰
جامعه
۱۴

احساسی مانند سوگ...

سوگ از دید بسیاری از ما به معنای از دست دادن یک عزیز است، اما از دست دادن هر آنچه برای ما اهمیت دارد، ممکن است احساس سوگواری در ما به وجود بیاورد. یکی از آن مهم های زندگی که ممکن است هر کس با از دست دادنش بشدت متاثر شود و احساساتی همچون سوگ را تجربه کند، سلامت است، به این معنا که امکان دارد، هر یک از ما با شنیدن خبری درباره وضعیت بد جسمانی مان یا ابتلا به یک بیماری، احساسات مربوط به سوگواری را تجربه کنیم.

هر چه بیماری سخت تر باشد، ممکن است احساس سوگواری ما هم شدیدتر باشد. برای مثال احساسات منفی و غم انگیزی که یک بیمار مبتلا به بیماری صعب العلاج تجربه می کند، می تواند به اندازه احساسات مادری که فرزندش را از دست داده یا همسری که شریک زندگی اش را از دست داده، شدید باشد.

اگر هر یک از ما شناخت کامل تری از مجموعه احساسات مربوط به سوگواری به دست بیاوریم، رفتار صحیح تر و سنجیده تری در شرایط بحرانی باخبر شدن از بیماری داریم و به این ترتیب می توانیم اقدامات بهنگام تری داشته باشیم. نخستین مرحله سوگواری پس از شنیدن یک خبر بد درباره وضعیت سلامتمان احساس خشم است. بسیاری در این مرحله از خودشان، خدا و دیگران می پرسند، چرا من؟

مرحله بعدی انکار است. با این که پاسخ آزمایش، بیماری شما را نشان می دهد، ممکن است آن را منکر شوید. این مرحله خطرناک است چراکه با انکار بیماری دیر برای درمان اقدام می کنید و متضرر می شوید. اگر از مرحله انکار هم عبور کنید، آن وقت شاید به مرحله اندوه و افسردگی بیماری برسید، اما در این مرحله هم متوقف نشوید و گرچه اندوه به شما می گوید فعالیت برای درمان را متوقف کنید، به کار درمان ادامه بدهید و با خودتان بگویید این هم یک مرحله گذراست. سعی کنید در این مرحله به سفرهای دلچسب بروید و با کسانی که دوستشان دارید، وقت بگذارید تا غم بر شما مستولی نشود و شکستتان ندهد.

آخرین مرحله تسلیم است. این همان مرحله است که شما می پذیرید، بیمارید و باید مثل خیلی های دیگر که بیمار بوده اند، برای بهبودتان کاری کنید و اگر بیماری غیرقابل درمان است، برای پایان زندگی و سر و سامان دادن به کارهای نیمه تمام، برنامه ریزی داشته باشید.