آرشیو چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۶، شماره ۴۱۶۵
تاریخ و اقتصاد
۳۰
نمایه

مورخ نمی خواهیم!

محمدرضا شفیعی کدکنی، استاد برجسته و مورخ و محقق 19 مهر 1318 به دنیا آمد. او خالق آثار ارزشمندی در زمینه تاریخ ادبیات و نقد و نظریه ادبی است. دکتر شفیعی کدکنی در کتاب «درویش ستیهنده: از میراث عرفانی شیخ جام» نوشته است: وقتی که علامه محمد قزوینی (1368 1294ق) بعداز عمری تحصیلات حوزوی در ایران و سال ها پژوهش در اروپا و حشر و نشر با بزرگ ترین خاورشناسان جهان و نشر آن همه آثار تاریخی و ادبی فارسی و عربی و فراهم آوردن آن همه یادداشت ها به ایران بازگشت، ارادتمندان او، امثال سیدحسن تقی زاده و بدیع الزمان فروزانفر خواستند برای او ممر معیشتی فراهم سازند که او پیرانه سر از گرسنگی نمیرد.

مصلحت در آن دیدند که ایشان را به استادی دانشگاه تهران دعوت کنند. مجلسی برای همین امر در دانشگاه تهران تشکیل شد که در آن تقی زاده و فروزانفر و همه بزرگان عصر جمع بودند. از علامه قزوینی نیز خواهش کرده بودند که به آن مجلس درآید. سرانجام مساله استادی ایشان را مطرح کردند و قرار شد که شورای دانشگاه این موضوع را تصویب کند. هریک از بزرگان دقایقی چند در فضایل علمی ایشان و جایگاه جهانی ایشان در حوزه پژوهش های ایرانی و اسلامی، سخن گفت و همگی به دانشگاه تهران تبریک گفتند که علامه قزوینی چنین افتخاری را به دانشگاه تهران داده و استادی آنجا را قبول کرده است. کار در آستانه تمام شدن بود که یکی از استادان دانشکده الهیات که در معارف طلبگی مرد فاضلی بود، و معلم صرف و نحو عربی بود، پرسید: ایشان استاد چه رشته ای خواهند بود؟ پاسخ دادند که استاد تاریخ. آن استاد ساده لوح دانشکده گفت: تاریخ را که بچه خودش می خواند، استاد لازم ندارد. مرحوم قزوینی با شنیدن این سخن برخاست و گفت: «آری تاریخ، استاد لازم ندارد.» و مجلس را ترک گفت و برای همیشه دانشگاه تهران را از وجود بی مانند خویش محروم کرد. هرچه تقی زاده و فروزانفر و دیگر بزرگان عجز و لابه کردند، به هیچ روی حاضر نشد استادی دانشگاه تهران را قبول کند.