آرشیو چهارشنبه ۳ آبان ۱۳۹۶، شماره ۴۹۵۵
صفحه آخر
۲۰

راپورت های میرزا ادریس

سفر مرد قجری در تونل زمان

میرزا ادریس خان عطارباشی، معجون گیاهی به عمل آورده و معتقد بود با نوشیدنش می توان در زمان سفر کرده و به آینده رفت. اطرافیان حکم به جنونش دادند تا این که یک روز صبح تصمیم گرفت خودش آن را بنوشد! میرزا ادریس جام معجون را سرکشید و... وقتی متعلقه اش برای بیدار کردنش آمد، دید تنگ خالی است و میرزا غیب شده.

مدتی است که میرزا ادریس از دوره قاجار به لحظه اکنون رسیده و تا اثر معجون باقی است، در کنار ما زندگی می کند. خدا را چه دیده اید شاید از کنار شما هم گذشته باشد و نشناختیدش. از روزی که رسیده تصمیم گرفته مشاهداتش را بنویسد و در سفر به دوره خودش از آینده، خبرهای درست و درمان برای مردمانش ثبت کند. از این به بعد بخشی از مشاهدات و یافته های این بزرگوار را در همین ستون خواهید خواند:

بسم الحبیب، تصدقت گردم کاغذ فرستادم خدمتتان هم رفع دلتنگی نموده هم خاطر عزیزتان آسوده گردد که بحمدالله بعد خوردن معجون عیب در ما نیفتاد. سرگیجه مختصری عارض شد از حال رفتیم و چشم واکردیم خود را در عمارتی یافتیم. عمارتی در کوچه ملک الکلامی بهارستان طهران. اتراق کرده و امور می گذرانیم. راضی ایم الحمدلله. عمارت مجللی نیست. دو اتاق دارد و یک مطبخ نیم بند و یک حمام و مبال... سوال کردیم گفتند آپارتمان نام دارد. خلقتی خدا چه چیزها! این طهران لاکردار به غایت شلوغ شده و خبری از توتستان ها و انارستان ها و... نیست و فوق النهایه متعجبیم. از سردرد عارضه بر اثر نوشیدن معجون هنوز مختصری ناخوشیم. فلذا استراحت نموده و از فردا صبح به گشت و گذار در طهران پرداخته، کاغذ می نویسیم، شرح ما وقع می کنیم تا آن ارسلان خان چشم ترکیده لفظ نیاید که ادریس مجنون شده. زیاده فرمایش نداریم. عزت زیاد.