آرشیو سه‌شنبه ۹ آبان ۱۳۹۶، شماره ۳۹۴۳
صفحه آخر
۱۶
رسانه باز

رسانه ها و مدل اقتصادی

جلال سمیعی

1- اگر متهم مان نکنید به حرف های مگو، حقیقت این است که رسانه هم مثل هر فعالیت دیگری، نیاز به داشتن منابع مالی و امکانات دارد: حالا آن امکانات ممکن است بودجه و منابع حکومتی یا حزبی باشد یا توسط یک نهاد تجاری یا برند تامین شود و یا رسانه موظف باشد خودش درآمدش را تامین کند.

2- برای بسیاری از مخاطبان ایرانی که بیشتر مطبوعات وابسته به حمایت مستقیم حکومت و دولت یا صداوسیمای متکی به بودجه را می شناسند، تعریف مدلی از رسانه ها که بتوانند مستقیم و شفاف صرفا از راه درآمدزایی زنده بمانند، چندان آشنا نیست: معمولا رسانه ها در ایران متکی به بودجه و درآمد کارهای دیگر هستند: اگر چه در دهه هشتاد شمسی، مدل هایی از ژورنالیسم خصوصی بر مبنای آگهی و فروش با دکه و اشتراک، تجربه شد و همچنان هم بخشی از آن تجارب باقی مانده اند.

3- واقعیت این است که رسانه ها مثل هر بخش دیگری از یک سازمان یا برند، نمی توانند نان خور و مصرف کننده بدون توجیه بودجه باشند: تغییرات سیاسی و اجتماعی، تحولات نقدینگی و مدل های اقتصادی سازمان ها، تعریف های تازه و صریح تر بازوی رسانه ای هر ساختار اقتصادی که باید در مدل درآمدی سازمان توجیه مالی داشته باشد... همه به سمت شفافیت فعالیت رسانه ها از دیدگاه «صرفه داشتن اقتصادی» تمایل دارند. بنابراین رسانه هر سازمان یا برند هم بخشی از همان توجیه پذیر بودن را شامل می شود.

4- مثال مهم این تغییرات تازه، صداوسیما و بحران همزمان مخاطب و درآمدهاست: رسانه ملی که به هر حال متکی به بودجه ملی و کمی هم درآمدهای آگهی هاست، هر روز در رقابتی دشوارتر با رقبای دیگر گرفتار می شود: تعطیل شدن غم انگیز بسیاری از رسانه ها نهایتا بر اساس همین بحران هاست: رسانه ها هر روز باید بیشتر از قبل، دنبال مخاطبان شان بدوند.

5- نیازهای مخاطبان هر رسانه، در بازاری که هر روز پهنه نبرد رقبای قوی و ناشناخته تازه است، روز به روز جزییات بیشتری پیدا می کند: جامعه هدف با تعریف تازه، جامعه ای از انواع مخاطبان است که منتظر شما و تحولات کاری تان نخواهند ماند. رسانه، یک موجود زنده است که مخاطبان چندان وفاداری هم ندارد.