آرشیو پنجشنبه ۲ آذر ۱۳۹۶، شماره ۳۹۶۰
صفحه آخر
۱۶
در حاشیه، در متن

جسارت بی هزینه

سید جواد موسوی

ابراهیم فیاض یکی از تخصص هایش بد و بیراه گفتن به آدم هایی است که هیچ قدرتی ندارند. فیاض درست برخلاف حکم: مردی نبود فتاده را پای زدن، دقیقا آدم هایی را به باد کتک می گیرد که نه تنها از اسب که از اصل هم افتاده اند. همین معجزه هزاره سوم که این روزها در ادبیات آقای فیاض هیچ و کم از هیچ شمرده می شود روزگاری چندان در چشم ایشان عزیز بود که حتی درشت گویی اش را توجیه دینی می کرد و از کلام خدا شاهد می آورد تا به دیگران ثابت کند نه تنها احمدی نژاد که حضرت حق نیز در پاره ای موارد درشت و خارج از عرف دیپلماتیک! سخن می گفت. البته می توان درباره نمونه احمدی نژاد خیلی سخت نگرفت و گفت این احمدی نژاد با آن احمدی نژاد خیلی فرق کرده و آقای فیاض و امثالهم از آن احمدی نژاد دفاع می کرده! هر چند از منظر بعضی از اهل حکمت احمدی نژاد از همان آغاز همینی بود که هست که این سخن بگذار تا وقت دگر. و اما در همین سخنان اخیر آقای فیاض وقتی می خواهد مصداقی تر به جریان احمدی نژاد و دارودسته اش بد و بیراه بگوید آنها را با خوارج قیاس می کند و آن وقت در تعریف خوارج می گوید: خوارج یک نوع عرفان را با عدالت قاطی کردند. توجه فرمودید! آقای فیاض خیلی حواسش جمع است و خوب می داند اگر خوارج را فرقه ای بخواند که درکی سطحی و قشری گرایانه از شریعت و با زیبایی و آزادی سرستیز داشتند ممکن است این همانندسازی به خیلی ها بر بخورد. پس همان بهتر که به عرفان بد و بیراه بگوییم که نه تنها هزینه ای ندارد بلکه ممکن است خیلی ها را هم خوش آید. بله، این شکل از تهور و دلاوری هم خودش حکایتی است که بعدها بیشتر درباره اش حرف خواهیم زد. در همین مجال مختصر اینقدر بگویم: این جریان منتقدنمای به اصطلاح عدالت طلب مصداق تام و تمام کلمه الحق یراد بهالباطل است. یعنی آن جایی که به ظاهر هم در مقام دفاع از حق است باید خوب گوشت را تیز کنی تا بتوانی قصد و غرض آنها را دریابی. در همین چند کلمه ای که جناب فیاض فرموده اند آنچه منظور است حمله به عرفان است و نه احمدی نژاد یا خوارج. فتامل.