آرشیو چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۹۶، شماره ۶۶۵۴
صفحه اول
۱

روایتی از همراهی با رهبر معظم انقلاب در بازدید از مناطق زلزله زده سرپل ذهاب

روز گذشته پایگاه اطلاع رسانی «دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای»، گزارشی از حاشیه های بازدید رهبر معظم انقلاب را از مناطق زلزله زده منتشر کرد. در این گزارش که از سوی مهدی قزلی نگاشته شده، جزئیات و ناگفته های بازدید رهبر معظم انقلاب از شهر سرپل ذهاب و روستاهای اطراف و نیز گفت و شنود با مردم منطقه منتشر شده است. در بخش هایی از این گزارش آمده است: «در (روستای) کوئیک سوم بود که لابلای جمعیت جوانی را دیدم که کاپشن قرمز پوشیده بود و دست و پا زد و خودش را به آقا نزدیک کرد و دست آقا را گرفت. می خواست حرف بزند، آقا اشاره کردند که صبر کند تا اول خانمی که سن و سال هم داشت حرف بزند. وسط آن جمعیت زیاد و ازدحام سرسام آور، پیرزن به آقا نزدیک شد و گفت: خیلی خوش آمدی، محل سکونت نیاز داریم آقاجان، دستمان به دامنت به خانه نیاز داریم، اینجا شهید زیاد دادیم، بچه هامان، برادرزاده ام، خواهرزاده ام، شوهرم... دستتان درد نکند، خیلی زحمت کشیدید آمدید... آقا پاسخ دادند که خدا دل های شما را آرام کند. جمعیت زن را جابه جا کرد. آقا متوجه شد جوان کاپشن قرمز را محافظ ها دارند دور می کنند. اشاره کرد به جوان و گفت: آن لباس قرمز را بیاورید ببینم چه می خواست بگوید. جوان جلو آمد. تا رسید شروع کرد: چند سال جنگ زده بودیم، به خداوندی خدا حالا وضع مان از آن موقع بدتره، اول امیدمان به خدا بعد به شماست. آقا گفت: شما زمان جنگ یادته؟ جوان گفت: یادم نیست ولی چیزهایی شنیدم. آقا گفت: من آن زمان جنگ هم اینجا بودم. جوان ادامه داد: افتخاره برای دهستان ما که تشریف آوردید، از خدا می خواستیم یک وقت دیگر می آمدید جلوی پایتان قربانی می کردیم... فقط به خدا مردم ما زیر خط فقر هستند، این همه بیکار داریم، جوان تحصیلکرده بیکار. توی این مجتمع کوئیک کلی کشته از زیر آوار بیرون کشیدیم... حالا تنها خواسته مان از شما به عنوان رهبر معظم انقلاب اینه که هرجا رفتید خیر و برکت داشتید، امیدواریم برای مجتمع کوئیک ها هم خیر و برکت داشته باشید. آقا گفتند: ان شاءالله و دست کشیدند بر سر و صورت جوان. جوان هم مثل بقیه هم روستایی هایش که نشسته بودند منتظر صحبت های آقا، نشست.» گزیده ای کامل تر از این گزارش را در شماره فردا خواهید خواند.