آرشیو شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۶، شماره ۶۶۵۶
صفحه آخر
۲۴
عکس نوشت

مدیریت زنان استثنایی که باید قاعده شود

مرتضی گلپور

وضع جامعه ما از توسعه ای نامتوازن به توسعه ای کمیک رسیده است. آنقدر ساختارها با هم جور نیستند که وضع موجود هیچ رقمه با عقل جور در نمی آید. به عنوان مثال، زنان بسیاری در دانشگاه ها برای پذیرش مسئولیت های علمی و مدیریتی تربیت می شوند، اما در بیرون از دانشگاه، مدیریت زنان را برنمی تابند. پس چرا برای زنان هزینه می کنیم؟ اما نتیجه برنتابیدن های طولانی مدت، همین می شود که در این تصویر می بینیم؛ یک زن در مراسمی که بجز او، همه حاضران مردانی جدی هستند.

می بینیم که باوجود همه تلاش ها برای جدی نشان دادن، درنهایت موقعیت به طنز ختم می شود. مردان، حالتی استوار و نظامی وار به خود گرفته اند، با وجود این، خنده نقش بسته بر صورت مرضیه شاهدایی نشانه طنز این موقعیت است. طنز و تناقض موجود در این تصویر، ناشی از تفاوت جدیت مردانه و لطافت زنانه نیست. این تقسیم بندی دیگر موضوعیت ندارد. این تناقض مربوط به موضوع مراسم یعنی هفته بسیج هم نیست. چرا که زنان هم در بسیج حضور دارند و هم در ابتدای انقلاب، نخستین فرمانده سپاه همدان یک زن به نام مرضیه دباغ بوده است.

مساله این است که جامعه در طول این سال ها آنقدر مردانه مدیریت شده که گشودن فضا برای زنان درنهایت به موقعیت هایی عجیب و طنزآلود ختم می شود. ساختار یا سازمانی که سال ها مردانه مدیریت شد، ناگهان باید با حضور زنان مواجه شود. دستپاچگی سازمانی، شاید عنوان مناسبی باشد از موقعیت های طنزی که این روزها در مسائل مربوط به زنان با آن مواجه هستیم. تا همین چند سال پیش، کمتر کسی از حاضران در این مراسم فکر می کرد که روزی یک زن از آنان سان ببیند. اما حالا این مردان باید به این فکر کنند که برای سال های بعد، شاید دختران آنان جای مرضیه شاهدایی را بگیرند. البته اگر مدیریت زنان به قاعده تبدیل شود؛ نه مانند مرضیه دباغ که در حد یک استثنای تاریخی باقی ماند.