آرشیو پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶، شماره ۳۹۷۵
غیر قابل اعتماد
۱۴
خط اول

«طنز»م از جد دیگران خوش تر!

مجتبی احمدی

خط اول، به نام او که خداست

و حسابش هم از بقیه جداست

سرحلقه رندان جهان، حضرت حافظ فرموده است: «زیرکی را گفتم این احوال بین، خندید و گفت / صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی»: به قول مرحوم عمران صلاحی: حالا حکایت ماست!

این که می بینید، صفحه تازه تاسیس «غیر قابل اعتماد» است که اتفاقا خیلی هم قابل اعتماد است! قرار است رفقای طنزپرداز ما در این صفحه، از صعب روزها و بوالعجب کارها و پریشانی های عالم و آدم بگویند: منتها با گشاده رویی و گشاده گویی!

هرچند «طنز» در اصل واژه ای عربی است، اما قرار است اینجا با زبان شیرین فارسی، طنز بنویسیم و طنز بخوانیم و بساط نقادی و قنادی را با هم راه بیندازیم. هرچه در صفحات دیگر روزنامه، حرف های حساب را به زبان جد خوانده اید، در این صفحه اما حرف های خیلی حساب را به زبان طنز خواهید خواند.

در این راه صعب العبور، توکل مان بر خداست که اصلا خودش می خنداند و می گریاند (و انه هو اضحک و ابکی) و اقتدای مان بر بزرگان شیرین سخن سرزمین مان است: از حافظ و سعدی و مولوی و عبید و دیگران، تا دهخدا و جلی و حالت و حتی ایرج میرزا! همین اول بسم الله، نثار روح شادمان همه شان، فاتحه ای بخوانید: خاصه برای سنایی که فرموده است:

شکر گویم که نزد اهل هنر

هزلم از جد دیگران خوش تر!