آرشیو پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶، شماره ۳۹۷۵
غیر قابل اعتماد
۱۴

شعر طنز

بخور بخور

سعید بیابانکی

همان قدر خون جگر خورده باشد

هر آن کس که نان هنر خورده باشد

یقینا که او می شود طنزپرداز

اگر شاعری مغز خر خورده باشد

به آغل فقط می رود چشم بسته

همان خر اگر چوب تر خورده باشد

رود از طویله به آغوش قصاب

اگر بره ای ضربدر خورده باشد

همانقدر از بره ها فحش خورده است

هر اندازه انسان جگر خورده باشد

نیازش به قرص قمر اضطراری است

مریضی که قرص کمر خورده باشد!

بدانید حالش خراب است هرکس

به پست امیر قطر خورده باشد

بر او می زنند از قفا حد شرعی

اگر یک نفر «اینقدر» خورده باشد

نمی دانم آیا که حکمش چگونه است

اگر یک نفر «آنقدر» خورده باشد.!

عزیزم! بدان طنزپرداز باید

نمک خورده باشد، شکر خورده باشد

حقوقش زیاد است قطعا هر آن کس

که نان حقوق بشر خورده باشد

در آینده خواننده ای می شود توپ

هر آن کس که مرغ سحر خورده باشد!

رفیق تبردار بوده است بی شک

درختی که خیلی تبر خورده باشد

به دنبال اموال ملت نگردید

اگر یک نفر معتبر خورده باشد

مدیری نمونه است قطعا کسی که

ز هفتاد میلیون نفر خورده باشد...!

پز دادی

راشد انصاری

سالیان مدید پز دادی

هرچه زورت رسید پز دادی

ذره ذره قمیش ول کردی

اندک اندک شدید پز دادی

هم به نسل قدیم خندیدی

هم به نسل جدید پز دادی

بعد عمری فشار و زوریدن!

با دو شعر سپید، پز دادی

بر سر سفره همسرت تا گفت

از برنج حمید، پز دادی!

در شب قدر با دوتا قطره

که ز چشمت چکید، پز دادی

تا به کارت سریع تر برسند

پس به نام شهید پز دادی

به رفیق قدیمی خود که،

روی هر تپه دید! پز دادی...

چون امیدت به مال مردم بود

به من ناامید پز دادی...

به دشمن چه حاجت است؟

سیداکبر میرجعفری... در کوچه ای که نام جدیدش عدالت است

نام فروشگاه بزرگش صداقت است

اجناس آن به قیمت روز است و از قضا

جنسی که هیچ وقت ندارد، خجالت است

از این فروشگاه کلاهی خریده ام

روی سرم کلاه گشادم چه راحت است!

بر سردرش نوشته: تمام فروشگاه

مال شما، نه مال من بی بضاعت است

البته گفته اند رییس عزیز آن

از مجریان طرح سهام عدالت است

بیگانه با سواد و کتاب است و گفته است:

در زندگی مطالعه دل غنیمت است!

حتی کتاب هدیه نگیرد، چراکه او

طبعی کریم دارد و اهل مناعت است

سگ نه، شغال بوده و ما گربه دیده ایم

زیرا که اصل در ده ما بر برائت است

آن کس که می دود پی یک لقمه حلال

انگار قهرمان دوی استقامت است

اهل تلاش باش که البته نسبی است

چیزی که مطلق است فقط استراحت است

بگذار دوستان، پدر از ما درآورند

وقتی رفیق هست، به دشمن چه حاجت است؟

گفتم: چقدر منتظر یار بوده ای؟

نالید و گفت: چار الی پنج ساعت است

آرام مثل بچه آدم نشسته ایم

غوغا چرا؟ عزیز من! اینجا صدا قط (ع) است

یک دقیقه ای

سیدعلی میرافضلی

بس که کار ما زیاد و وقت ما کم است

هرچه هست و نیست

ظرف یک دقیقه روبه راه می شود:

کسب و کار، یک دقیقه ای

خواندن کتاب و خوردن ناهار

خواب و خلوت شبانه، یک دقیقه ای است.

از طلوع تا غروب

هرچه هست و نیست

در اداره و میان کوچه و حیاط خانه، یک دقیقه ای است.

شعر و داستان و سینما که جای خود

عشق هم در این زمانه یک دقیقه ای است.

راز خوشبختی

لیلا، جنون نداشت

مجنون، فنون آه کشیدن بلد نبود

آن دو کنار هم

تا سال های سال

خوشبخت زیستند.