شوکران نوش
گرفتم آتش پنهان
اگر تو فارغی از حال دوستانی یارا
فراغت از تو میسر نمی شود ما را
گرفتم آتش پنهان خبر نمی داری
نگاه می نکنی آب چشم پیدا را
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را