آرشیو پنجشنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۶، شماره ۳۹۸۱
صفحه آخر
۱۶
شوکران نوش

گرفتم آتش پنهان

سعدی

اگر تو فارغی از حال دوستانی یارا

فراغت از تو میسر نمی شود ما را

گرفتم آتش پنهان خبر نمی داری

نگاه می نکنی آب چشم پیدا را

هنوز با همه دردم امید درمانست

که آخری بود آخر شبان یلدا را