آرشیو شنبه ۹ دی ۱۳۹۶، شماره ۳۹۸۸
سیاست نامه
۱۴
کتابخانه

داستان تشیع به روایت مورخ مدرن شیعی

تاریخ نگاری اسلامی به طور عام و تاریخ نویسی تشیع سابقه ای کهن و استخوان دار دارد و تمدن اسلامی از قرون نخستین تا به امروز مورخان ارزنده و صاحب نامی را عرضه کرده است به گونه ای که بخش عظیمی از ماثورات میراث فرهنگ غنی اسلامی را می توان آثار تاریخی خواند. با وجود این گنجینه ارزشمند و گرانبار اما آثار تحلیلی و تحقیقی که با شیوه های تاریخ نگارانه جدید و بر اساس اسلوب و روش های نوین تاریخ نگاری به نگارش در آمده باشد، اندک است و متاسفانه در طول یک صد سال اخیر این مستشرقان و شرق شناسان بوده اند که به نگارش تاریخ اسلام به نحو عام و تاریخ تشیع به شکل خاص برخاسته اند و همین نقیصه موجب شده که مفروضات و پیش انگاشته هایی حقیقت این تاریخ را مخدوش کند. برای رفع این مشکل اصلی ترین کار آن است که مسلمانان و به نحو اولی شیعیان خود به نگارش تاریخ خود بپردازند و روایتی سرراست، دقیق، عالمانه و تا سر حد امکان بی طرفانه و مبتنی بر منابع و اسناد دست اول از سرگذشت اسلام شیعی ارایه کنند، کاری که رسول جعفریان در کتاب ارزشمند و گرانبار تاریخ تشیع در ایران صورت داده است. این استاد نام آشنای تاریخ اسلام در دانشگاه تهران در این کتاب کوشش کرده مسیر پیشرفت تشیع در حوزه ایران اسلامی را روایت کند و چنان که خود تاکید می کند به همین دلیل کمتر درباره تاسی شیعه سخن گفته است. جعفریان در این کتاب همچنین به تشیع در مناطق عربی و سایر نقاط جهان کمتر پرداخته و هدف از ارایه آنها نیز ارایه شرح وضعیتی بوده تا در مقام مقایسه، وضعیت تشیع ایران در قرن های پنجم تا نهم هجری بهتر شناخته شود. همچنین چنان که مولف تاکید می کند هدف این کتاب شرح تاریخ سیاسی شیعه در ایران نبوده بلکه به طور کلی نشان داده که چگونه تشیع در ایران زمین بسط یافته و به همین دلیل سبک توسعه جغرافیایی- ادواری مورد استفاده قرار گرفته است. کتاب در فصل اول با ارایه کلیاتی درباره تشیع، تعریف آن و دسته بندی های نخستین مثل تشیع عراقی و تشیع محبتی و تشیع امامتی- اعتقادی و تشیع افراطی و غالی و تشیع معتزلی آغاز می شود. نویسنده در این فصل به نشانه های شیعه بودن می پردازد و علل نفوذ و پیشرفت تشیع را بررسی می کند. در این فصل همچنین خاندان های عرب شیعی در ایران معرفی می شوند. فصل دوم کتاب به ورود تشیع به ایران در قرن دوم اختصاص دارد و بعد از اشاره ای به عباسیان و شعارهای شیعی ایشان به دو مرکز اصلی تشیع در ایران سده های نخستین یعنی قم و کاشان به نحو مفصل پرداخته می شود. فصل سوم کتاب تشیع ایران در قرن سوم هجری را بررسی می کند و به منازعه عباسیان و علویان بر سر امامت و انعکاس آن در ایران پرداخته می شود. حضور تشیع در قم، اصفهان، ری، قزوین و منطقه جبل در این دوره تاریخی در این فصل مورد بحث قرار می گیرد و به نسبت سلسله های ایرانی طاهریان و صفاریان با تشیع اشاره دارد. فصل چهارم کتاب تشیع ایران در قرن چهارم است و تشیع در دولت علویان و اسماعیلیان ایران مورد بحث قرار می گیرد. بحث از دولت آل بویه به عنوان یکی از مهم ترین دولت های شیعی در طول تاریخ تشیع در این فصل ارایه می شود. فصل پنجم به مخالفت های دولت هایی چون غزنویان و سلجوقیان در قرن پنجم با تشیع اختصاص دارد و به نگرش شیعی بزرگانی چون فردوسی و ناصرخسرو نسبت به تشیع اختصاص دارد. فصل ششم مربوط به تشیع در قرن ششم است و علویان ری در دوره سلجوقی معرفی می شوند. تکاپوهای شیعیان در خراسان، ری، قزوین، کاشان، جرجان و استرآباد از دیگر موضوعات این فصل هستند. جلد دوم کتاب با فصل هفتم که اوضاع تشیع در قرن هفتم هجری است، آغاز می شود. در این فصل به یورش مغولان به ایران و بر افتادن عباسیان اشاره می شود و سهم فکر فلسفی ایران در این قرن در تفکر کلامی شیعی روشن می شود. فصل هشتم تشیع ایران در قرن هشتم است و به نحو مفصل به رابطه ایلخانان مغول و تشیع اختصاص دارد و در نهایت کتاب با فصل نهم یعنی ظهور دولت شیعی مقتدر صفوی در قرن نهم هجری به پایان می رسد. به عقیده جعفریان در قرون هشتم و نهم مهم ترین مانع رشد تشیع که همزمان عامل ترقی آن نیز بود، فراگیر شدن تصوف در جهان اسلام است. از دید او تصوف نیروی سخت گیری و خشونت را خنثی کرد و در نهایت دولت صفوی در سال 906 تشکیل شد و تشیع امامی، پس از هزار سال فشار و سرکوب و تقیه توانست دولت مطلوب خود را به دست آورد. شادمانی ناشی از تشکیل این دولت، در بسیاری از متون تاریخی دوره صفوی کاملا مشهود است. اهمیت کتاب حاضر چنان که بیان شد به دلیل احاطه نویسنده آن به منابع دست اول و رها بودن او از چنبره مفروضات شرق شناسانه است، ضمن آنکه خواننده می تواند از خلل این حجم عظیم از مطالب چشم اندازی دقیق و جامع درباره تاریخ تشیع بیابد و فراز و نشیب های این تاریخ پر هول و هراس را دریابد.