آرشیو شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۶، شماره ۲۱۸۱۱
معارف
۸
پرسش و پاسخ

آثار بلاها (2)

پرسش:

بلاها و مصیبت ها را با چه منظری باید نگاه کرد و چگونه می توان آثار آن را برای افراد و طیف های مختلف تشخیص داد و از یکدیگر تفکیک نمود؟

پاسخ:

در بخش نخست پاسخ به این سوال به منشا حسنات و سیئات و بلاها و مصیبت ها اشاره کردیم و یک نوع هدف از حکمت بلاها را بیان کردیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی می گیریم.

2 بلاء و مصیبت به هدف امتحان مومنین تا به این وسیله استعدادهای الهی آنها شکوفا شود؛ و به صفاتی چون صبر، حلم، رضا، توکل و... آراسته گردند. چرا که حقیقت وجودی انسان در عالم برزخ و آخرت تابع صفات و ملکات درونی اوست. خداوند متعال می فرماید: «سپس از پی آن غم، آرامشی بر شما نازل کرد، خوابی که جمعی از شما را فرا گرفت و گروهی که تنها در فکر جان خویش بودند گمان های نادرستی، در باره خدا چون گمان دوره جاهلیت داشتند، می گفتند: آیا ما را از این کار چیزی هست؟ بگو: سر رشته همه کارها به دست خداست. در دل خویش چیزهایی نهان می داشتند که بر تو آشکار نمی کردند. می گفتند: اگر کار دست ما بود در این جا کشته نمی شدیم. بگو: اگر در خانه های خود هم بودید، کسانی که کشته شدن بر آنان مقرر شده بود [با پای خود] به قتلگاه خویش می رفتند، و برای این که بدین سان خدا نیت های شما را بیازماید و آنچه در دل دارید تصفیه کند، و خدا به راز دل ها آگاه است.» (آل عمران: 154) همچنین می فرماید: «لتبلون فی اموالکم و انفسکم و لتسمعن من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و من الذین اشرکوا اذی کثیرا و إن تصبروا و تتقوا فإن ذلک من عزم الامور: به یقین(همه شما) در اموال و جانهای خود، آزمایش می شوید. و از کسانی که پیش از شما به آنها کتاب(آسمانی) داده شده، و (همچنین) از مشرکان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهید شنید، و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، (شایسته تر است؛ زیرا) این از کارهای مهم و قابل اطمینان است.»(آل عمران:186)

از این آیات به وضوح استفاده می شود که هدف از امتحان و مبتلا نمودن مومنان از جانب خداوند حکیم، تصفیه نمودن باطن آنها و آراستنشان به صفات نیکوست. در برخی روایات نیز بیان شده که برخی از این ابتلائات به عنوان کفاره گناهان مومنان است و کفاره یعنی پوشاننده، و این شدائد را کفاره گفته اند چون موجب می شود نقص های حاصل از گناه پوشیده و پر شوند.

3 بلاها و مصیبت هایی که برای ترفیع درجه بوده اختصاص به کسانی دارد که فاقد هر گونه گناهی هستند و البته روشن است که انبیاء (ع) بارزترین مصداق چنین افرادی هستند؛ لکن چنین مقامی تنها مختص این بزرگواران نیست و برای برخی افراد غیر نبی نیز چنین مقامی قابل تصور است نظیر حضرت مریم(س) یا حضرت معصومه (س) یا حضرت زینب(س) و حضرت ابی الفضل (ع) و برخی علما که صاحب عصمت اکتسابی شده اند. اینها چون گناهی برای زدوده شدن ندارند لذا بلایا برای آنها صرفا جنبه ارتقاء درجه دارند یعنی با این بلایا قابلیت فیض پذیری این بزرگواران افزایش یافته آماده برای پذیرش فیض بیشتر می شوند.

4 اما آخرین قسم بلایا برای اولیاء به معنی مطلق آن است که عبارت از چهارده معصوم (ع) هستند. هر نبی و مومنی نسبت به مادون خود ولی محسوب می شود اما وقتی این واژه در کنار انبیاء و مومنین ذکر شد مقصود از آن ولی الله کامل خواهد بود که بر همگان و حتی بر انبیاء (ع) نیز ولایت دارند. این بزرگواران نه تنها از معصیت معصومند که به معنی حقیقی کلمه از ترقی مقام نیز منزهند چون مقامی بالاتر از آنچه ایشان در آن مستقر شده اند تصور ندارد. بین این ذوات مقدسه و خداوند متعال تنها حجاب مخلوقیت و خالقیت حائل است که آن نیز برداشتنی نیست. «قال النبی(ص) یا علی ما عرف الله حق معرفته غیری و غیرک و ما عرفک حق معرفتک غیرالله و غیری. نبی اکرم (ص) فرمودند: یا علی جز من و تو کسی خدا را چنانکه حق معرفت اوست نشناخت؛ و تو را نیز آنچنانکه حق معرفت توست جز من و خدا نشناختیم.» (بحارالانوار، ج39،ص84) همچنین فرمود: «ما عبدناک حق عبادتک و ما عرفناک حق معرفتک: (خدایا) آن گونه که من بندگی تو نمودم حق بندگی توست و آنچه من از تو شناختم حق معرفت توست» (بحارالانوار،ج68،ص23) یعنی دیگر بالاتر از این نه عبادتی توان نمود و نه معرفتی توان حاصل کرد؛ چرا که بیش از این ذاتا محال است.

اما اینکه فرمود بلا برای اولیاء کرامت است مقصود این است که در هنگام بلا کمالات وجودی این بزرگواران برای دیگران نیز ظاهر می شود. آنگونه که در کربلا عظمت روح حسینی ظهور نمود به نحوی که کسی چون حر آن را اعجاز امامت یافت یا در شدائد زیادی حلم و خلق نبوی ظاهر می شد تا آنجا برخی افراد زیرک از عظمت صفات اخلاقی آن حضرت پی به نبوتش می برند. کما اینکه شجاعت علوی و هیبه الله و یدالله و اسدالله بودن آن حضرت در شدت جنگ بروز می نمود.

ادامه دارد...