آرشیو پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۶، شماره ۳۰۷۰
روزنامه فردا
۱۶
حرف درشت

ایران خانوم آب - جارو می کند

پوریا عالمی

از آنجا که غرب و جنوب غربی کشور را خاک برداشته است و مسئولان هم نمی دانند دقیقا چی کار کنند و مردم هم نمی دانند مسئولان دقیقا باید چی کار کنند، ما امروز قضیه را جمع می کنیم: ایران خانوم: پا شم پا شم... خاک گرفته همه جا رو. از غرب تا شرق. از جنوب تا شمال... پسر... بدو برو جارو رو بیار.

پسر: جارو نداریم.

ایران خانوم: یعنی چی جارو نداریم؟ سیستان وبلوچستان مگه جارو درست نمی کنه؟

پسر: نه ایران خانوم. آب رودخونه های اون ور رو هم که میاد به ایران، چندساله شل کن، سفت کن کردند دیگه. کشاورزی از بین رفته. بساط جاروبافی مالیده.

ایران خانوم: راست میگی مادر. یادم رفته بود. همه حواسمون به ارومیه و زاینده رود بود. هامون و هیرمند رو یادم رفت. آخ آخ... ولش کن. صنعت داخلی از بین رفته، جنس مارک دار خارجی اصل که از بین نمیره... بپر برو پالادیوم جاروی برند بگیر بیار.

پسر: جارو ندارند لاکچری ها که... از یه طرف تعرفه واردات زیاد شده... از اون طرف آقازاده ای - کسی هم جارو وارد نمی کنه، همه پورشه وارد می کنند. می خوای پورشه بگیرم برات؟

ایران خانوم: پورشه رو بگیرم بذارم کجام؟ هان؟ یه چیزایی میگی ها... پا شو پس یه دستمال پیدا کن بیار گردگیری کنم غرب و جنوب غربیم رو...

پسر: دستمال؟ همه دستمال ها سال هاست رفتند توی یه سازمان و دفتردستکی دارند کار می کنند. دستمال پیدا نمیشه الان.

ایران خانوم: آبپاش بیار پس. یه کم آب بپاشیم این گردوغبار بخوابه.

پسر: آب قطعه عزیزم. قطع هم نباشه، کمه. اصلا به پاشیدن نمی رسه.

ایران خانوم: پس پا شو برو جاروبرقی رو بیار.

پسر: جاروبرقی؟ اون که اصلا امکان نداره. کارگرهای اداره برق چون حقوق نگرفتند، نرفتند سر کار و برق ها قطعه.

ایران خانوم: پس لااقل برو در خونه این همسایه مون. بگو السلام علیکم یا اخوی. مثل قدیم ها مالچ پاشی کنید بیابون ها رو تا گردوغبارتون نیاد از پنجره وسط زندگی ما.

پسر: این هم نمیشه. این طفلک ها وضعشون خوب نیست. خود ما صبح تا شب داریم بهشون کمک می کنیم، حالا بگیم بیا یه پولی هم خرج کن؟ نه تو عالم همسایگی خوبیت نداره... مردم چی میگن؟

ایران خانوم: هی هی...

پسر: چرا گریه می کنی ایران خانوم؟

ایران خانوم: خاک رفت تو چشمم مادر... این قدر گردوغبار زیاده که داره میره تو چشم خودمون.