آرشیو یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۶، شماره ۴۰۱۹
صفحه اول
۱
سرمقاله

به روز رسانی اطلاعات فقرا

حجت میرزایی ( معاون برنامه ریزی و توسعه شهرداری تهران)

منطق پرداخت یارانه، جبران کسری درآمد گروه هایی است که یا فقیرند یا آسیب پذیر و در آستانه فقر. معتقدم برای هدفمندسازی یارانه ها همین دو گروه فقیر یعنی دارای درآمد کمتر از خط فقر و آسیب پذیر مشمول این یارانه شوند. گروه های آسیب پذیر کسانی هستند که ممکن است درآمد آنها در حال حاضر بالاتر از خط فقر باشد اما با کوچک ترین شوک (مانند بیماری) به سرعت به زیر خط سقوط می کنند. هدفمندسازی یارانه ها با هر تعریفی بیش از هر چیز نیازمند دریافت اطلاعات دقیق و قابل اعتماد و دایما به روز شونده است. در واقع ما با یک گروه کاملا مشخص ازلی و ابدی فقرا مواجه نیستیم بلکه به طور دایم کسانی وارد استخر فقیران و گروهی هم از آن خارج می شوند.

گروه های آسیب پذیر به شدت مستعد رفتن به زیر خط فقر هستند. معنایش این است که اطلاعات مربوط به گروه های فقیر مستحق یارانه یک بار و برای همیشه جمع آوری نمی شود بلکه نیاز به یک سامانه اطلاعاتی داریم که نه هر سال و هر فصل بلکه هر ماه گروه هایی که به زیر خط فقر سقوط می کنند را در فهرست یارانه ها قرار دهد و گروه هایی که از کمند فقر رها می شوند را از این فهرست خارج کند. البته داشتن چنین سامانه ای بسیار پرهزینه و نیازمند اطلاعات دقیق و همکاری بسیاری از سازمان های دارای این اطلاعات است. برای شناسایی فقیران اطلاعاتی که یک سازمان خاص مثل کمیته امداد یا بهزیستی یا سایر سازمان های امدادرسان دارند کفایت نمی کند چون به دلایل متعددی اطلاعات آنها ناقص است، از جمله اینکه خانوارهای فقیر زیادی هستند که به هر دلیلی از جمله عزت نفس، تمایلی برای مراجعه به این سازمان ها، تشکیل پرونده و معرفی خود به عنوان فقیران مستحق دریافت ندارند و الزاما همه فقیران کسانی نیستند که به این سازمان ها مراجعه کرده اند.

برآورد وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی این است که در سال 95 حدود 32 درصد جمعیت کشور دچار فقر چندبعدی بوده اند و البته توزیع آن در استان های مختلف، متفاوت است. در روستاها از حدود 80 درصد در استان سیستان و بلوچستان تا رقمی حدود 20 درصد در برخی روستاها تفاوت آمار میان تعداد روستاییان زیر خط فقر داریم. ما با یک جامعه مخاطب فقیران با تنوع بسیار زیاد جغرافیایی، جنسیتی، تحصیلی و... مواجهیم که نیازمند دسترسی به اطلاعات نسبتا دقیق است.

می توان به کسانی که مستحق دریافت یارانه نیستند یارانه پرداخت کرد و هزینه اش هزینه مالی و اقتصادی است اما هزینه یارانه ندادن به کسانی که واقعا فقیرند و مستحق دریافت یارانه، هزینه بزرگ انسانی و اجتماعی است و ممکن است اگر این خطا در مقیاس بزرگ صورت بگیرد منجر به یک فاجعه بزرگ شود. برای اینکه این بی دقتی و خطا را کاهش دهیم مجبوریم که تا حدی خطای پرداخت یارانه به کسانی که فقیر نیستند را بپذیریم. البته این به معنای کنار گذاشتن سیاست هدفمندی نیست، تاکید می کنم که باید همه تلاش مان را به کار ببریم که یارانه در گروه های فقیر و آسیب پذیر پرداخت شود. اما اطلاعات این گروه ها الزاما نزد سازمان های امدادرسان مانند کمیته امداد نیست، فکر می کنم بانک اطلاعات ایرانیان که امروز در معاونت رفاه وزارت کار ایجاد شده، بانک نسبتا دقیق و قابل اعتمادتری است. هرچند ممکن است اطلاعات این بانک هم به تنهایی کفایت نکند و لازم باشد مجموعه ای از گروه های دیگر را هم مورد بررسی قرار دهیم. بانک اطلاعاتی ایرانیان اطلاعات تعداد زیادی از ایرانیان را احصا کرده و با کد ملی و سطح درآمد و دارایی ها و مالکیت و برخورداری آنها از دارایی های مولد را جمع آوری کرده و به نظرم اطلاعاتی که دولت در وزارت رفاه در اختیار دارد بسیار کامل تر از اطلاعات کمیته امداد است. یک بعد مهم اطلاعات این بانک این است که اطلاعات گروه های آسیب پذیر را دارد نه صرفا گروه های فقیر. به هر حال گروه های بسیاری هم ممکن است نه در بانک اطلاعاتی وزارت کار باشند و نه در آمارهای کمیته امداد.

نکته دیگر اینکه با شناسایی کسانی که در معرض فقیر شدن قرار دارند اطلاعات را کامل کرد. مثلا تعداد زیادی از کارگران، بازنشستگان و مستمری بگیرانی که درآمد حاصل از حقوق و دستمزد یا مستمری آنها در حداقل و یا کمتر از حداقل دستمزد است و تحت پوشش کمیته امداد هم نیستند. تعداد زیادی از مرزنشینانی که فاقد درآمد هستند، نزدیک به 3 میلیون خانوار دارای سرپرست زن و همین طور جمعیتی نزدیک به 12 میلیون نفر که ساکن سکونتگاه های غیررسمی و حاشیه شهرها هستند و می توانند گروه های هدف واقعی دریافت یارانه باشند. اینها را باید به روش های دیگر شناسایی کرد و در فهرست یارانه بگیران قرار داد.