آرشیو چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۶، شماره ۴۰۳۲
صفحه اول
۱
سرمقاله

ضربه به اعتماد مردم

دکتر غلامرضا انصاری

در اینکه موضوع برکناری آقای نجفی از سمت شهردار تهران شایعه است، شکی نیست. اینکه مخالفان دولت و شورا و شهرداری دارند به این شایعه دامن می زنند هم موضوع پذیرفته شده است. به طور قطع و یقین ایجاد چالش برای مدیریت شهری و موج ایجاد بحران برای از بین بردن روحیه مدیران و متولیان شهر و ایجاد موج رسانه ای از جمله استراتژی های مخالفان است که بتوانند به اهداف خودشان در افکار عمومی دست پیدا کنند و در راه ضربه زدن به شورا و شهرداری قدم بردارند. با توجه به این موضوع باید یک نکته را مورد توجه قرار داد: باید یاد بگیریم که از الگوی پذیرفته شده در سایر کشورها پیروی کنیم. به هر حال هر انتخاباتی برنده و بازنده دارد. برنده در قدرت قرار می گیرد و بازنده می تواند در نقش اپوزیسیون به نقد منطقی آن بپردازد. باید تلاش کنیم این نقدها را منصفانه، جوانمردانه و کارشناسانه پیش ببریم و راهکارهایی که به ذهن مان می رسد را به مجموعه مدیران گوشزد کنیم. این هم در تلطیف فضای عمومی موثر خواهد بود و هم اعتماد افکار عمومی را نسبت به گروهی که در اقلیت قرار گرفته اند جلب می کند. هوچی گری، جنجال، دروغ و دامن زدن به شایعات غیرمنصفانه نه تنها منفعتی را برای جنجال آفرینان نخواهد داشت بلکه اعتماد عمومی را نسبت به کلیت فضای عمومی سیاسی کشور خدشه دار می کند. شکی نیست که در اعتراضات دی ماه برخی گروه های سیاسی مخالف دولت، برخی از دلواپسان به جریان دامن زدند. فکر می کردند با توجه به مشکلاتی که به هر حال وجود دارد می توانند سوار بر موج شوند و شعارها را علیه دولت سامان بدهند اما دیدیم که متاسفانه اصل و ارزش های نظام مورد هدف قرار گرفت. درسی که گروه های مخالف دولت از آنچه در اعترضات دی ماه گذشت باید بگیرند این است که نقد باید کارشناسانه و منصفانه صورت بگیرد و به سراغ نقاط ضعف واقعی برود.

به هر صورت هر گروهی که روی کار بیاید طبیعی است که امکان خطا و نقطه ضعف دارد، باید برای رفع این نقطه ضعف ها و خطاها تلاش کرد.

با گذشت چند ماه از انتخاب آقای نجفی به عنوان شهردار تهران باید چند پیشنهاد را برای پیشبرد بهتر کار مطرح کرد. جنس مدیریت شهری با جنس مدیریت اداری متفاوت است. مدیرانی که در مجموعه شهری مشغول به کار می شوند قطعا باید مدیرانی درآمدزا باشند، کسانی که با کاراکتر بخش خصوصی بتوانند تولید ثروت و درآمد کنند و از محل همین درآمدها پاسخگوی نیاز شهر باشند. در این مجموعه نمی توان فرض را بر این گذاشت که بودجه ای هست و دولتی که در موقع نیاز قرار است دست مدیریت شهری را بگیرد. نوع درآمدزایی هم البته باید مورد توجه قرار بگیرد چون در سال های گذشته این درآمدزایی از محل فروش هوا و فضای شهر، از محل فروش منابع تنفسی شهر انجام شد. متاسفانه هم پروژه های بی دلیل برای سوءاستفاده در جریان انتخابات ریاست جمهوری به شهر تحمیل شد و هم منابع درآمدی، منابعی ناپایدار بودند و آینده شهر را در نظر نمی گرفتند. برای همین است که شهردار باید در پی درآمدهای پایدار و قابل اعتماد برای تهران باشد. نکته دیگر این است که سرعت کار باید خیلی جدی تر از این باشد. انتظارات مردم واقعی بود، آنها خواستار تغییر بودند و حالا با اقدامات گام به گام و آهسته نمی توان افکار عمومی را راضی کرد. شهرداری و شورای شهر باید با ایجاد یک روابط عمومی توانمند و کارآمد اقدامات مثبت خود را و چالش ها و مشکلات پیش روی شان را با افکار عمومی در میان بگذارند. بحث مشارکت شهروندان در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و عمرانی یک بحث جدی و موثر است. مردم اگر فکر کنند که مجموعه مدیران شهری با هدف خدمت صادقانه و از جان و دل مشغول کار هستند، به یاری آنها می آیند و نتیجه اش می شود کاهش هزینه ها و بالا رفتن بهره وری طرح ها و برنامه های شهری. با جلب اعتماد مردم می توان سرعت کار را بالا برد و از نقاط بحرانی کار به سلامت عبور کرد.