آرشیو دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۳۱۴۱
کتاب
۹

دیکنز، تسوایک و عاشقانه های نرودا در نشر نگاه

داستان دو شهر

اشتفان تسوایک یکی از آن نویسندگان آلمانی زبانی است که در عصری زندگی می کرد که پر بود از آشوب و بحران ناشی از جنگ و سرنوشت تسوایک نیز کاملا با این بحران درآمیخته بود. تسوایک نیز به مانند بسیاری از نویسندگان و شاعران و روشنفکران هم دوره اش به خاطر جنگ جهانی دوم مجبور به مهاجرت شده بود و سال های پایانی عمرش را در تبعید و دور از وطن فرهنگی اش سپری کرد و در نهایت هم به خودکشی دست زد. تسوایک در سال های بعد از جنگ، در جهان و همچنین در ایران نویسنده محبوب و پرخواننده ای بود و اولین ترجمه ها از آثار او در ایران به دهه ها پیش برمی گردد. آثار او در اینجا نخست با ترجمه ذبیح اله منصوری منتشر شد و سپس مترجمان دیگری نیز به سراغ او رفتند و البته اغلب این ترجمه ها در آن سال ها از زبان واسطه صورت گرفته بودند. در دهه بیست یکی از داستان های تسوایک، «24 ساعت از زندگی یک زن»، به فارسی منتشر شد که مترجمانش دو تن از بهترین مترجمان ایرانی بودند. این اثر با ترجمه مشترک عبدالله توکل و رضا سیدحسینی منتشر شده بود و در پایان کتاب تاریخ سه شنبه دوازدهم خرداد 1326 دیده می شود. «24 ساعت از زندگی یک زن»، روایتی خواندنی از 24 ساعت از زندگی زنی بورژوا و اروپایی است و تسوایک در این اثر «با نگاهی دقیق و قلمی توانا از پنهانی ترین انگیزه های زنان یعنی میل به حمایت و فرزندپروری، میل شدید به مقبولیت و مهر پایان ناپذیر آنان به حفظ بقاء سخن می گوید». در بخشی از این کتاب می خوانیم: «اکنون بیست وچهار سال از آن روز می گذرد، اما هروقت لحظه ای را به خاطر می آورم که زیر نگاه های صدها نفر بیگانه و ناشناس مانده و آن نگاه ها با حقارت به من دوخته شده بود، خون در رگ هایم منجمد می شود و دوباره با ترس و دهشت احساس می کنم که عناوین و نام های پرطمطراقی مانند روح، فکر، عواطف، اضطراب و درد چه چیزهای ترسو و ضعیفی بوده است. زیرا اگر همه این چیزها به فوران درآید و جوش بزند نمی تواند وجودی را که رنج می برد و بدنی را که شکنجه می شود متلاشی کند. آری... در آن حال که باید بمیریم و مانند درخت صاعقه زده ای بر زمین بیفتیم، به رغم همه چیز، خون به جریان خود ادامه می دهد و پس از چنان لحظاتی باز زنده می مانیم». «24 ساعت از زندگی یک زن» در روزهای برگزاری نمایشگاه کتاب امسال توسط نشر نگاه منتشر شده و البته چاپ اول این کتاب در نشر نگاه است.

یکی دیگر از آثار کلاسیکی که این روزها در نشر نگاه بازچاپ شده، یکی از شاهکارهای چارلز دیکنز، «داستان دو شهر»، با ترجمه ابراهیم یونسی است. «داستان دو شهر» یکی از مهم ترین آثار ادبیات جهانی است و تاکنون در باب اهمیت آن بسیار گفته و نوشته اند. دیکنز در این رمان مفاهیم شورش و طبیعت آدمی را به طرزی استادانه وارد روایت رمانش کرده است. در آغاز «داستان دو شهر» می خوانیم: «بهترین روزگار و بدترین ایام بود. دوران عقل و زمان جهل بود. روزگار اعتقاد و عصر بی باوری بود. موسم نور و ایام ظلمت بود. بهار امید بود و زمستان ناامیدی. همه چیز در پیش روی گسترده بود و چیزی در پیش روی نبود، همه به سوی بهشت می شتافتیم و همه در جهت عکس ره می سپردیم - الغرض، آن دوره چنان به عصر حاضر شبیه بود که بعضی مقامات جنجالی آن، اصرار داشتند در اینکه مردم باید این وضع را، خوب یا بد، در سلسله مراتب قیاسات، فقط با درجه عالی بپذیرند».

پابلو نرودا یکی از شناخته شده ترین شاعران قرن بیستم است که در ایران هم سال هاست که شناخته می شود. این روزها کتابی با عنوان «یکصد غزلواره عاشقانه» با ترجمه رضا معتمدی در نشر نگاه به چاپ رسیده که شامل شعرهایی است که نرودا در فاصله سال های 1957 تا 1959 سروده است. این شعرها اولین بار در سال 1959 در آرژانتین منتشر شد و مترجم آن ها را از نسخه انگلیسی به فارسی برگردانده است و البته توضیح داده که تمامی اشعار با متن اصلی اسپانیایی مقایسه شده اند. در یکی از شعرهای این کتاب می خوانیم: «یاد داری/ آن آبشار خروشان را/ که رایحه های تپنده سر می کشید از آن/ و گاه گاه پرنده ای آنجا/ لباس آب و آهستگی/ جامه زمستانی/ به تن می کرد/ یاد داری موهبت های زمین را/ کوره خشم،/ رس خاک های طلا را/ علف های بیشه زار،/ ریشه های جنون/ و بوته های سحرانگیز شمشیرگونه را/ یاد داری دسته گلی که آوردی/ دسته گلی از سایه ها و آب و سکوت/ دسته گلی چون صخره ای کف آلود/ و آن زمان مثل همیشه و هرگز بود/ ما به جایی که هیچ چیز در انتظار نیست می رویم/ و هر آنچه را که منتظر است می یابیم». نشر نگاه همچنین چاپ سوم «از سکوی سرخ» یدالله رویایی را که به مسایل شعر مربوط است برای نمایشگاه کتاب امسال منتشر کرده است.