آرشیو شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۷، شماره ۵۱۰۹
صفحه آخر
۲۰
راپورت های میرزا ادریس

در باب افطار با نان باگت

الیوم سیم روز از رمضان المبارک است که بعونه و مدده روزه می گیریم. به رغم سن و سال دار بودنمان الحمدلله اذیت نشدیم. دیروز غروب خشایار را فرستادیم به جهت افطار نان داغ ابتیاع کند روزه به برکت حضرتش باز کنیم. ساعتی بعد دق الباب کردن. اذن دادیم مشرف شد. در کیسه مشمایی چیزی ابتیاع کرده بود به قاعده تخم دایناسور ها. تشر زدیم این چیست که ابتیاع کرده ای؟

عارض شد: تصدقت گردم نان است.

فرمودیم: چه جلافت ها به این سن رسیده ایم نان به این هیکل و قاعده ندیده ایم. گفت: عمله فرنگ است و باگت نام دارد از همان آرد گندم عمل می آید لکن به سیاق دیگر پخت می گردد. فرمودیم: حالا خیلی دل خوشی از فرنگ داریم نانش هم بیاید سر سفره افطارمان!

عارض شد: فدوی نیم ساعتی بر دکان نانوایی منتظر شدیم نان تمام گشته به ما نرسید.

لختی گذشت توپ در کردند، اذان دادند. وضو ساخته صلات مغرب به جای آورده جلوس فرمودیم به افطار. اللهم لک صمنا خوانده دانه خرما در دهان گذاشته افطار فرمودیم. با ترس و لرز نان فرنگی پاره کرده لقمه کنیم در دهان مبارک بگذاریم، ابتدا نان را چاک داده فراخ کردیم به جهت چپاندن پنیر و خیار در جوفش. مقادیری خمیر استخراج نموده استغفرا... گفتیم. به نیش کشیدیم، هیچ طعم نیکو نداشت،کانه مقوای کاهی طعم داشت. ای بسوزد پدر این فرنگی جماعت که هیچ از برای ممالک محروسه فایده نداشت. اینهم از قوت غالبش. همین چیز ها را میل می کنند که لاغر و مردنی اند و یک تفنگچی و پهلوان قشون به قاعده ندارند. گندم برکت خدا را ببین چگونه نفله می کنند. به ضرب چای شیرین هرطور بود افطار کرده حی لایموت را به جهتش شکر کردیم. بعد افطار خشایار را به حضور طلبیده اتمام حجت کردیم من بعد ذلک هیچ عذر نمی پذیریم. نان ما یا باید سنگک باشد یا بربری. رعیت بفهمد در سفره افطار نان اجنبی به نیش می کشیم فضیحت دست می دهد. عارض شد چشم. رجای واثق داریم رعیت در فقره نان و خوراک به چنان یقین برسد که چشم به سفره اجنبی نداشته باشد و از خورجین خود ارتزاق کند. خداوند رحمان ان شاءا... چنان کند که آخر و عاقبت ما ختم به خیر شود. زیاده فرمایش نداریم.