آرشیو پنجشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۷، شماره ۵۱۱۴
ایران
۱۴
پرونده

مقاومتی که ادامه دارد

خرمشهر که به اسارت بدطینت ترین دشمنان خدا درآمد؛ ولوله ای برپا شد؛ در زمین و آسمان؛ اسیری عروس شهرهای ایران، چیزی نبود که رگ غیرتی تاب تحمل آن را داشته باشد و بیرون نزند.

خون ها به جوش آمد؛ خون میلیون ها نفر ایرانی که هرلحظه در اسارت بودن خرمشهر، خواب شب را از آنها ربوده بود؛ بیشتر، جوانان خونگرم خوزستانی و خرمشهری که در درونشان رستاخیزی به پا شده بود؛ جاداشت که سرها برود اما خرمشهر نه. هزاران نفر؛ هزاران دلاور مرد عاشق، از جان گذشته و عاشق مام میهن از سراسر ایران دلشان پرکشید سمت خرمشهر. جان دادند و جانفشانی کردند و عشقبازی، ماه های پیاپی، هرکدام که خونشان بر زمین جاری می شد و دو بال می شد برای اوج گرفتن به سمت آسمان، بخشی از خونین شهر به خاک وطن بازمی گشت. خونفشانی بیش از 50هزار شهید لازم بود تا خونین شهر از اسارت آزاد شود و به آغوش وطن بازگردد؛ 50 هزار شهیدی که آمار می گوید بیشترین آنها زاده اصفهان و خوزستان و تهران بودند. و اماخوزستانی ها برای آزادی خرمشهرشان کولاک کردند. خرمشهر که آزاد شد اما خون بیش از 50 هزار شهید در آن از جوشش و غلیان عشق و استقامت نایستاد؛ جوشش در آب و خاک و هوای شهر برای همیشه تاریخ جاری شد و نسل هایی به بار نشاند که همگی سرگشته و عاشق پیشه اند. چه ایران در خطر باشد، چه هر سرزمین اسلام و مظلوم دیگری، دل عاشق و درغلیان فرزندان خرمشهر دیگر تاب تحمل ندارد، پر می کشد آنجا؛ آنجایی که باید بساط ظلم و جور برچیده شود. اصلا مقاومت شده خصلت جاری در رگ های کودکان و جوانان و پیران خرمشهری؛ درس اول و آخرشان. قصه مقاومت و ایستادگی از تلاش برای آزادسازی خرمشهر غمزده آغاز شد و تا ابد در سینه تک تک خرمشهری ها جاری است؛ مقاومتی که امروز عطر آن از سرزمین شام و عراق به مشام می رسد و از روح به پرواز درامده شهدای مدافع حرم خرمشهری که تاب ماندن در این عالم خاکی را نداشتند و هجوم داعش و داعشیان بهانه ای شده بود برای پیوستنشان به خیل شهدا؛ به کاروانی که آغاز حرکتش قیام پرشور و عاشقانه سال 61 هجری بود و ایستگاه نیمه راهش خرمشهر سال 61 شمسی و پایانش همراهی و وصل با اصحاب امام زمان(عج).