آرشیو دوشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۷، شماره ۵۱۱۷
هنرهای تجسمی
۱۰

وقتی مخاطب بودن مهم تر از هنرمند بودن می شود

هنر مخاطب بودن

این روزها خوراک های فرهنگی بسیاری برای مخاطبان آثار وجود دارد. اگر روزگاری موسیقی متفاوت رسمی در بازار ایرانی تنها محدود می شد به کیتارو و ونجلیس و سینمای متفاوت متعالی تنها ختم می شد به نام هایی همچون تئو آنجلوپولوس و تارکوفسکی، این روزها تنوع آثار در دسترس آن قدر هست که تنها از یک مرجع رسمی همچون وزارت ارشاد قابل قبول باشد. به این مفهوم که دیگر برای شناسایی اثری در خور نباید منتظر انتشار آن توسط مراجع رسمی ماند و مخاطبان حالا حق انتخاب های بسیاری دارند.

کثرت بالای گالری ها در ایران هم شاید یکی از نشانه های شکستن انحصار در این حوزه باشد، فارغ از همه آفت هایی که به دلیل این کثرت گریبان هنر ایران را گرفته است باید به تنوع بالای سلیقه هنری در این گالری ها توجه شود. هر چند هر کدام از این مجموعه ها مدعی ارائه هنری فاخر در حوزه های تخصصی خود هستند، اما شاید تفاوت آثار بازاری و هنری در این گالری ها کار سختی نباشد. کار سخت در این بحبوحه به خود مخاطبان بر می گردد. حالا تنوع آنقدر هست که انتخاب اثر خوب خودش نیازمند به هنری است به نام هنر مخاطب بودن. آنچه مشخص است این که مخاطب هرچه بیشتر درگیر آثار هنری باشد، دریافت و تاثیری که از آثار هنری می گیرد متفاوت تر خواهد بود. بنابراین برای هنرمند بودن ابتدا باید مخاطب خوبی برای آثار هنری باشید.

حتی اگر توانایی خلق اثری هنری را نداریم می توانیم از ظرفیت مخاطب بودنمان استفاده کنیم. هنر مخاطب بودن حتی می تواند تاثیر بسیاری روی آثار هنرمندان هم بگذارد و این تاثیرگذاری یکسویه تنها از طرف هنرمند نیست.