آرشیو سه‌شنبه ۲۳ امرداد ۱۳۹۷، شماره ۳۲۲۰
روزنامه فردا
۱۶
روایت ما

تبریک های پردرد برای روز خبرنگار

روز خبرنگار امسال هم آمد و گذشت، با مرور در شبکه های اجتماعی درمی یابیم که چه میزان کار سخت و دشوار است و چه انتظاراتی وجود دارد و البته چه حجم دشنام و تهمت رواج دارد. صفت های متعددی داریم مانند جیره خورها، فتنه گرها، دست نشانده (غرب، شرق، حکومت، دولت، رژیم و...)، مزدورها، بی پول ها و البته با توصیف دقیق یعنی فحش خورها و همیشه گناهکارها، کسانی که از امنیت ملی سررشته ای ندارند و به خاطر انعکاس سخنان مسئولان مدام آن را به خطر می اندازند. روز خبرنگار امسال هم با تبریک اهالی سیاست، دوستان، همکاران و... همراه بود. بعضی از تبریک ها دلنشین بود؛ مثل تبریک احمد مسجدجامعی و سپنتا نیکنام. بعضی از تبریک ها را می دانستی مشاور مطبوعاتی وزیر و وکیل نوشته است و الحق هم خوب راهنمایی کرده بودند. بعضی از تبریک ها با قدرت نمایی مسئولان و سیاست مداران همراه بود تا یادآوری کنند قدرت و قیچی دست چه کسانی است. بعضی از تبریک ها نفرت انگیز بود مثل آنهایی که زنگ می زدند تا شماره کارت بگیرند. بعضی تبریک ها یک مرحله فراتر از قباحت را طی می کرد؛ مثل آن معاون و مسئول فرهنگی که در روز خبرنگار درخواست اخراج خبرنگار را به خاطر انتشار انتقاد داشت. بعضی تبریک ها، فقط تبریک بود یا همراه با یک کارت و شاخه گل یا یک جعبه شیرینی، خوشحال می شدی که یاد آدم هستند؛ مثل کسانی که در طول سال با آنها در ارتباطی، مثل دوستان و آشنایان. در مقابل بعضی از تبریک ها می ماندی چه کار باید کرد؛ مانند همان تبریکی که خبرنگاری را با کار خانم هایی که در هنگام سبزی پاک کردن به ردوبدل کردن اطلاعات مشغول بودند. بعضی از تبریک ها دل وجانت را خراش می داد؛ مثل تبریک دوستان همکاری که اکنون بنابر شرایط بی کار هستند. مثل تبریک همکارانی که یادآوری می کنند چقدر به خاطر انتشار اخبار درست با مسئولان بالادست درگیر و دچار مشکل شده اند. مثل تبریک همکارانی که سابقه سال ها زندان را در کارنامه دارند و اکنون نیز حق نوشتن از آنها دریغ شده است. مثل تبریک کسانی که در گذشته با آنها همکار بودیم و اکنون در آن سوی دیوار و خط فکری هستند، هرچند ناگهان حجم زیاد خاطرات خوش گذشته هجوم می آورد. مثل تبریک کسانی که میزان حقوق و دریافتی ات را به رخ می کشند؛ همراه با تحقیر و مثل تبریک کسانی که مدام انگ جناحی بودن می زنند. اما وقتی آرزوهای دوستان و همکاران را مرور می کنید، بیشترشان به این نکته اشاره می کنند: «آزادی بیان» و البته «آزادی پس از بیان».