آرشیو دوشنبه ۵‌شهریور ۱۳۹۷، شماره ۴۱۶۹
صفحه اول
۱
سرمقاله

صدای مردم از مجلس

سید علی میرفتاح

اتفاقی که دیروز در مجلس شورای اسلامی افتاد مهم تر از استیضاح وزیر اقتصاد بود. مجلس با استفاده از اختیارات قانونی اش دو پیام مهم و سرنوشت ساز مخابره کرد: یکی به دولت، یکی به ملت. پیامی که ملت از قول و فعل مجلس گرفتند این بود که وکلا کماکان وکیل المله اند و مسوولیت های نمایندگی را از یاد نبرده اند. نمایندگان باید صدای رسای مردم باشند و حرف و خواسته آنها را به گوش مسوولان کشور برسانند و...

از طرف ایشان تا آنجا که مقدور است احقاق حق کنند و مطالبات شهروندان را پی بگیرند. نیازی به تذکر این واقعیت تلخ نیست که «مردم» در بسیاری از برهه ها تا حد لفظ و تعارف و تشریفات تنزل مقام داده اند و مسوولان طبق عادتی دیرین، تنها به ذکری از نام ایشان بسنده می کنند. البته از همه طرف «مردم، مردم» زیاد می شنویم و بزرگ و کوچک به مناسبت های مختلف ذکر خیر مردم را زیاد به میان می آورند اما «ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزا»: متاسفانه در عمل و در عرصه واقعی، مردم نقشی ندارند و حضورشان در سیاستگذاری ها و تصمیم های بزرگ مشهود و محسوس نیست. این عادت به رسانه ها هم سرایت کرده و آنها هم در نوشته ها و گزارش های خود دایما از زبان مردم سخن می گویند و خواسته های بعضا انتزاعی آنها را منعکس می کنند، اما واقعیت این است که «صدای واقعی مردم» شنیده نمی شود. مهم تر از همه، صدا و سیما که پسوند «ملی» به خود ضمیمه کرده، صدای واقعی مردم را منعکس نمی کند و مسوولان هم برای بیان خواسته های بحق مردم مانع و محظور بسیار دارند. امام خمینی تصریح می کرد که مردم ولی نعمت ما هستند و مسوولان باید که خادم آنها باشند. روی همین حساب بوده که دولت های پس از انقلاب خود را خادم نامیده اند و خدمتگذاری را اصلی ترین وظیفه خود برشمرده اند. اما رفته رفته از این معنای ارجمند جز ظاهری تبلیغاتی نمانده و شرمنده ایم که بگوییم مفهوم «ولی نعمت» محقق نشده است. مردم برای این انقلاب و نظام نه تنها هزینه های گزافی پرداخته اند بلکه به بهترین نحو به وظایف ملی خود عمل کرده اند. آنها تا پای جان از کشور و نظام سیاسی و آرمان های انقلاب اسلامی دفاع کرده اند و هرجا مجالی- ولو مجالی اندک - دیده اند در سیاست و اقتصاد مشارکت جدی و تاثیرگذار کرده اند. مع ذلک این مردم امروز احساس یاس و سرخوردگی می کنند و در سیاست و اقتصاد خود را ناکام می بینند. در عرصه های مختلف آنها خواهان تحول های مثبتی بودند که به هر دلیلی به تعویق افتاده بلکه فراموش شده. آنها به هر طرفی نگاه می کنند و به هر سمتی می روند خود را ناکام می یابند. بی شک دشمنان این مرز و بوم از این ناکامی ها سوءاستفاده می کنند و پیر و جوان را در پیمودن مسیر درست و سازنده به شک و تردید می اندازند. احتیاجی به نظرسنجی های پیچیده و سازمان های عریض و طویل ندارید تا بفهمید مردم از منتخبان و مسوولان خود چه می خواهند. کافی است بی واسطه در کوچه ها و خیابان ها با اقشار مختلف مردم روبرو شوید تا بفهمید آنها از وضع موجود راضی نیستند و از مدیران و مسوولان توقعی بیش از اینها دارند. از جمله اینکه آنها منتقد وضع اقتصادی هستند و حق خود نمی بینند که بابت نیازهای ابتدایی خود در مضیقه باشند. تجربه و تاریخ گواهی می دهند که مردم ما مردم قانعی هستند و مقدورات و مقتضیات روزگار را خوب درمی یابند: ضمن اینکه مردم ما آگاه به امور دنیا هستند و از مناسبات بین المللی سردرمی آورند و خبر دارند از کردار و گفتار دوست و دشمن. اتفاقا برای همین آگاهی است که از مسوولان متوقعند تا اقدامات ویژه ای به عمل آورند و در سیاست های خود تجدیدنظر کنند و متناسب با وضعیت امروز وضع بگیرند. بحث فقط هم اقتصادی نیست اگرچه در اقتصاد نمود بیشتری دارد. این مردم در بخش های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی هم خواهان تحول ها و اقدامات مثبت هستند و با چشم باز رصد می کنند تا نشانه های تغییر و تحول را در سه قوه، در صدا و سیما، در شهرداری ها و در رویکرد مسوولان عالیرتبه ببینند. اما آیا می بینند؟ امروز پالس های تغییر و تحول از مجلس شنیده می شود. از ارزش های دموکراسی میانداری پارلمان است که اولا صدای ملت را زودتر از دیگر ارکان می شنود، ثانیا بی واهمه و ملاحظه بازتاب می دهد ثالثا از قدرت قانونی و مردمسالارانه خود بهره می برد تا تغییر و تحولات ضروری را کلید بزند. الحق والانصاف امروز همه کسانی که از طریق رادیو صدای مجلس را شنیدند، به واسطه و از حلق وکلای منتخب، صدای خود را شنیدند و قاطبه مجلس را پیگیر مطالبات خود دریافتند. این طرفی یا آن طرفی فرع بر قضیه است، اصل این است که نمایندگان در کسوت وکیل المله حاضر شدند و حرف ملت را به گوش مقامات رساندند. این اتفاق مبارک را باید به حساب ظرفیت های نهاد مجلس بگذاریم. آنها که پارلمان را طراحی کردند، در اصل نهادی مهم و موثر را بنیان نهادند که می تواند حاکمیت مردم را بر مردم تضمین کند. شاید شما به مجلس این دوره یا دوره های قبل انتقاد داشته باشید: شاید مخالف سفت و سخت گروهی از نمایندگان و تعدادی از فراکسیون ها باشید. چه بسا بر این باور باشید که این مجلس بنا به دلایلی نمی تواند از ظرفیت های سیاسی اش استفاده کند. گروهی هم منتقد نحوه انتخاب نماینده ها هستند و دموکراتیک بودن آن را زیر سوال می برند. سلمنا: این موضوعات را می توانیم به بحث بنشینیم و بر روی تک تک ان قلت هایی که دارید اندیشه کنیم و برای شان حتی المقدور راه حل بیابیم، اما نکته مهم و جدی این است که خود پارلمان، فی نفسه، ولو با مضیقه هایی که پیرامونش را گرفته، ظرفیت ها و توانایی هایی دارد که کماکان در راس امور است و می تواند مبدع و میاندار تغییر و تحولات مثبت باشد و حاکمیت مردم را پی بگیرد و قدرت را نقد و کنترل کند.

امروز اما مجلس پیامی هم به دولت داد. پیام مجلس به دولت این بود که کشتیبان را ضروری است تا سیاستش را لااقل سیاست اقتصادی اش را تغییر دهد و راه و روشش را عوض کند. با این دست فرمان فعلی ما نه تنها از پس مهار تورم و مقابله با مشکلات اقتصادی برنمی آییم بلکه کم کم خود تبدیل به جزیی از مشکل می شویم که شده ایم. دولت و دیگر ارکان حکومت از نان شب واجب تر است تا این پیام را از مجلس بگیرند و پوزیشن خود را متناسب با شرایط ویژه تغییر دهند. اتفاق امروز مجلس را به فال نیک بگیریم.